مسجد صاحب الزمان(عج) شبانکاره

گزارش فعالیتهای هیئت انصارالمهدی(عج)،پایگاه بسیج صاحب الزمان(عج) و کانون انصار شبانکاره

مسجد صاحب الزمان(عج) شبانکاره

گزارش فعالیتهای هیئت انصارالمهدی(عج)،پایگاه بسیج صاحب الزمان(عج) و کانون انصار شبانکاره

پیام های کوتاه
  • ۸ فروردين ۹۲ , ۱۲:۴۲
    الهی

دعای آیت الله جوادی آملی بر بالین رهبر انقلاب/ منتی که خدا بر سر ما نهاده است

رهبری یک جامعه وقتی بر مبنای کلام حق و امور امیران الهی بود این هدایت و رهبری نعمتی و منتی است از جانب حق که جای شکرگزاری بسیار دارد

به گزارش گروه فرهنگی فرهنگ نیوز،  در پی عمل جراحی رهبر معظم انقلاب اسلامی روز سه‌شنبه  حضرت آیت‌الله جوادی آملی به عیادت رهبر انقلاب رفتند و برای سلامتی کامل ایشان دعا کردند. آیت الله جوادی املی ضمن آرزوی سلامی  در دعای خطاب به رهبر انقلاب فرمودند : "اللهم منّ علینا بشفائکم "

به این بهانه بر آن شدیم تا مختصر توضیحی در این خصوص ارائه دهیم:

۱-حضرت امیر(ع) در جائی فرموده‌اند که ما امیران و فرماندهان کلام هستیم.... (نحن الامراء الکلام.....). کلام جمع کلمه است و کلمه همان چیزی است که به واسطه آن معنا و مفهومی ردوبدل می‌شود. امیر یعنی فرمان دهنده و امر کننده حال اگر کسی امیر کلام و کلمه بود هرکجا که این کلام و کلمه خواست حرکت کند و معنائی را منتقل سازد از او دستور می‌گیرد.

اگر کسی حرفی و کلمه‌ای را بیان کرد که مهمل بود و معنائی نداشت او از زیر سیطره امر امیر بیان خارج‌شده و به‌عبارت‌دیگر از ولایت او سرباز زده است، چراکه امیر کلام اوست و اگر کسی بخواهد کلامی بگوید که مفید معنائی باشد باید در زیر لوای ولایت و امارت او این کار را  انجام دهد و اگر از این تولی سرباز زند حرف او جز مشتی مهملات چیزی نخواهد بود.

بنابراین، گویندگان، تنها زمانی حرف بامعنا و کلام مبتنی بر معنی را بیان می‌دارند که؛ ولایت صاحب اصلی و فرمانده حقیقی کلام را بپذیرند و به دستورات او کلام را منتقل سازند چراکه او که بی‌شک صادق عرصه بیان است؛ فرمود عنان کلام به دست ماست.

۲-در نظامات سیاسی دو نوع و دو روش اداره امور وجود دارد اول روش توکیل و دوم روش تولی؛ درروش اول عده‌ای جمع شده و به یک تصمیم واحد برای اداره امور می‌رسند  و سپس از میان خود فردی و یا افرادی را به‌عنوان نماینده و وکیل انتخاب می‌کنند و به ایشان می‌گویند که اولاً: ما به این نتیجه رسیدیم که جامعه را این‌گونه اداره کنیم و دوما: شما در اداره جامعه با این روشی که ما به آن رسیدیم وکیل ما هستید و باید جامعه را آن‌گونه که ما می‌خواهیم از طرف ما اداره کنید. این روش اداره هر جامعه‌ای بر مبنای وکالت است (آنچه در غرب و بیشتر جوامع دموکراتیک امروزی شاهد هستیم ازاین‌دست هست) .

اما درروش دوم؛ فردی در میان جمعی می‌ایستد(قیام می‌کند) و به ایشان نظرات خود را بیان می‌دارد و می‌گوید که جامعه باید به این روش اداره گردد و دلایل متعالی بودن روش اداره جامعه را برهاناً برای ایشان ذکر می‌کند. آنگاه مردم و جمع، حرف او را می‌پذیرند و قبول می‌کنند و آن فرد را به‌عنوان امیر خود قرار می‌دهند. در این روش خبری از توکیل و وکالت نیست بلکه تولی است و پذیرفتن ولایت فردی بر گروهی است( چراکه مردم می‌پذیرند حرفی را که از خودشان نیست و با پذیرش این حرف تحت ولایت و سلطه صاحب حرف درمی‌آیند و البته منظر از ولایت تولی علمی است) البته پوشیده نماند  که در هر دو روش، خواست و قبول مردم شرط اثباتی است و برای برقراری هر دو حکومت این شرط لازم است اما در حالت اول مردم حرف خود را به دیگری وکالت اجرا می‌دهند و در حالت دوم مردم حرف دیگری را برای اجرا می‌پذیرند.

۳-منّت به معنای احسان و نعمت است . منّت الهی یعنی آن نعمتی که از جانب الله برای فرد یا افرادی فرستاده می‌شود.

اگر در جامعه‌ای مردم حرف خود را بزنند و این حرف از میان معروفات و مشهورات و عرفیات خودشان برآید و بر مبنای همان حرف وکیلی تعیین کنند و اداره امور جامعه را به او بسپارند این امر هر چند از جانب الله مقررشده است اما این نعمت الهی و منّت الهی نیست چراکه در پیروی از اموری که هواهای نفسانی گروه آن را وضع نموده، تَمنُّن الهی جای ندارد.

منت الهی آن جائی است که حرفی قانون بشود، که از جانب حق تنزل یافته است و این حرف را امیران کلام تنزل داده‌اند و در میان توده مردم فردی و یا افرادی این حرف را تبیین کنند و مردم جامعه آن را بفهمند و قبول کرده و بر مبنای آن جامعه را اداره سازند. این سخن چون از امرای کلام جاری‌شده و از جانب حق که منبع کلام برای امیران آن بوده است آمده درنتیجه کلامی است از ناحیه حق و اگر بر مبنای آن کلام جامعه‌ای اداره شود این اداره را می‌توان منت و نعمت و احسان الهی خواند.

۴-در هر دو نوع اداره جامعه چه به روش توکیل و وکالت و چه به روش ولایت و تولی ناگزیر یک نفر باید در رأس امور بوده و صاحب امر باشد اما در حالت وکالت آن فرد نماینده مردم است ازنظر اوامر و کلام و نحوه اداره جامعه و لذا این داشته‌های علمی آن فرد، که منتج به اداره جامعه می‌گردد، از جانب مردم جمع‌آوری‌شده و نعمتی است که مردم به او داده‌اند(هرچند این نعمت به‌واسطه نعمت دیگی راز خداوند است اما مستقیم به‌حق منسوب نخواهد بود ) ازاین‌جهت این منّت مردم است بر خودشان که باعث اداره جامعه می‌شود .

اما اگر فردی که حاکم بر امور مردم است و بااراده و خواست و قبول مردم سرکار آمده، حرفش با برهان و دلیل مُتقن از مبانی عقلی باشد او تحت لوای امیران حقیقی کلام خواهد بود و مردمی که از او پیروی می‌کنند و کلام حق او را پذیرفته‌اند نیز تحت لوا و ولایت همان امیران کلام و معنا هستند در این حال این نعمت و منت الهی است که از طریق آن حاکم بر مردم نازل‌شده است.

۵-از بیان مطالب فوق این‌طور می‌توان نتیجه گرفت که ؛

 اولاً: کلام بر دو نوع است یا مبرهن و متقن است که اگر این‌چنین است امیران او به‌واسطه حق این کلام را در لسان مردم جاری می‌سازند و اگر کلامی تحت امارت و فمان این گروه نبود در حقیقت کلام معنادار نیست و نیست مگر مشتی اصوات مهمل که خالی از فایده هست.

دوما: اگر مردمی و گروهی (جمعی) بر مبنای حرف‌های خود که از سر هواهای و خواسته‌های نفسانی بخواهند جامعه پیرامون خود را اداره کنند، این اداره نمودن بر مبنای خواست خود هرچند نعمتی است از جانب حق اما نسبت دادن آن به‌حق مستقیماً صادق و صواب نیست چراکه در این میان اراده و خواست بشر واسطه است.

سوما: اگر گروهی از مردم، جامعه خود را بر مبنای کلام و نظریاتی که از جانب حق و امیران حقیقی کلام ، اداره کنند در این نحوه اداره چون بر مبنای کلام و رهنمود حقیقی است، منت الهی بر ایشان فروآمده است و در این میان رهبر و حاکم و امیر این جامعه نعمتی و منتی است از جانب حق بر این امت. و مردم نیز با پذیرش کلام این گروه(افرادی که حرف خود را نزنند و از حقیقت سخن بگویند) منت الهی را بر خود نازل می‌کنند و از این فرود آمدن منت الهی باید همواره شکر گذار بود.

رابعاً: در هر زمان و زمینی که حاکم مردم و جامعه‌ای رهبری باشد که استدلال او برای اداره امور در ذیل لوای امیران کلام باشد مردم آن جامعه با پذیرش کلام او تولی از آن امرای کلام نموده‌اند و به این وسیله منت خدای را بر خود شامل ساخته‌اند که این شکری بالاتر را می‌طلبد.

اگر امروز می‌بینیم که یکی از علمای این سرزمین وقتی به دیدار رهبر آن جامعه می‌رود عمده دعایش این است که " خداوندا بر ما منت‌گذار با شفای این شخص" و  سلامتی و شفای رهبر را نعمتی و منتی از جانب حق می‌داند سرّش در این است که رهبری یک جامعه وقتی بر مبنای کلام حق و امور امیران الهی بود این هدایت و رهبری نعمتی و منتی است از جانب حق که جای شکرگزاری بسیار دارد.

اللهم منّ علینا بشفائکم

۰ نظر ۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۰۰
هادی شبیری
حجت الاسلام و المسلمین روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در بازگشت از سفر پنج روزه به دو کشور آسیای میانه، صبح امروز (شنبه) برای دومین بار با حضور در بیمارستان محل بستری رهبر معظم انقلاب اسلامی از حضرت آیت الله خامنه‌ای عیادت کرد.

به گزارش فرهنگ نیوز ، حجت الاسلام روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در بازگشت از سفر پنج روزه به دو کشور آسیای میانه، صبح امروز (شنبه) برای دومین بار با حضور در بیمارستان محل بستری رهبر معظم انقلاب اسلامی از حضرت آیت الله خامنه‌ای عیادت کرد.

آقای روحانی با اظهار خرسندی از سلامتی و نشاط جسمی و روحی رهبر انقلاب، طول عمر و بهبود کامل ایشان را در خدمت به ملت ایران، جهان اسلام، انقلاب اسلامی و فرهنگ اسلامی از خداوند متعال مسألت و تأکید کرد: وجود رهبر معظم انقلاب حرکت رو به رشد نظام اسلامی را تضمین می‌کند.

همچنین رهبر معظم انقلاب در این دیدار برای موفقیت رئیس جمهور و دولت در انجام وظایف خود دعا و خطاب به آقای روحانی خاطرنشان کردند: من همیشه شما را دعا می‌کنم.

رئیس‌جمهور نیز با تشکر از لطف و محبت رهبر انقلاب اسلامی، اظهار داشت که تاکنون دولت در سایه همین حمایت‌ها توانسته از برخی مشکلات عبور کند و ان شاء الله از بقیه مشکلات نیز به همین صورت عبور خواهیم کرد.

آقای روحانی همچنین با اشاره به سفر پنج روزه خود به دو کشور آسیای میانه و شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای، دیدارها و مذاکرات انجام گرفته را بسیار خوب و سازنده توصیف کرد و افزود: در ملاقات با سران کشورها، تمام رؤسا و بطور ویژه رئیس جمهور روسیه، جویای احوال جنابعالی بودند و سلام‌های خود را ابلاغ کردند.

آقای روحانی رئیس جمهور دوشنبه هفته گذشته و ساعتی پس از انجام عمل جراحی بر روی رهبر معظم انقلاب نیز برای عیادت از ایشان در بیمارستان حاضر و سپس عازم سفر خارجی شده بود.

۰ نظر ۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۵۹
هادی شبیری

به جای دفاع از "کافی لیدی ها" کرامت زنان را حفظ کنید

حفظ کرامت بانوان بی‌شک از وظایف این معاونت است. آیا فکر نمی‌کنید که محیط کار در "کافی‌شاپ" ها( که البته اصل وجود چنین شغلی محل سؤال است)، مناسب بانوان می‌باشد یا خیر؟

به گزارش گروه فرهنگی فرهنگ نیوز، بی شک حفظ کرامت "زن" در یک جامعه اسلامی امری واجب و از اهداف چنین جامعه‌ای است. این موضوع در ایران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. چراکه در کشور ما نه‌تنها حفظ کرامت به‌عنوان عرف جامعه شناخته می‌شود که شرع اسلام نیز ما را به این سمت‌وسو هدایت کرده و تلاش اداره‌کنندگان جامعه اسلامی نمی‌تواند چیزی غیرازآن باشد.

 
در این میان، فعالیت اجتماعی زنان می‌تواند این "حفظ کرامت" را تقویت و یا در مسیر انحراف قرار دهد. در همین زمینه یکی از شغل‌هایی که متأسفانه نه به‌عنوان منبع درآمد بلکه به‌عنوان "پز روشنفکری" موردتوجه برخی بانوان قرارگرفته و در درازمدت آسیب‌های اجتماعی به همراه خواهد داشت، شغل "لیدی کافی " برای کافی‌شاپ‌هاست که در میان دختران جوان طرفداران خاصی پیداکرده است.
 
اما با توجه به اینکه در ماههای اخیر گرایش دختران جوان برای کار در این "کافی‌شاپ"ها که البته گاه موجب سوءاستفاده از آن‌ها به دلیل محیط خاص آن نیز می‌شد افزایش‌یافته بود، در اقدامی بهنگام و با اعلام رئیس پلیس اماکن ناجا، فعالیت بانوان در چنین مکان‌هایی ممنوع اعلام شد:
 
"طبق قانون اشتغال زنان در کافی‌شاپ‌ها ممنوع است، او همچنین اضافه کرد: در سفره‌خانه‌های سنتی نیز اشتغال زنان در محیط عمومی این سفره‌خانه‌ها ممنوع است. طبق قانون، تردد و اشتغال زنان حتی اگر صاحب پروانه کسب نیز باشند، در داخل قهوه‌خانه‌ها ممنوع است."
 
اما این اظهارات با واکنش عجیبی از سوی معاون امور بانوان رئیس‌جمهور مواجه شد:
"مولا وردی"در واکنش به این اظهارنظر می‌گوید: "از این اظهارات این‌گونه برداشت می‌شود که قانونی درباره ممنوعیت اشتغال زنان در قهوه‌خانه‌ها وجود دارد که آن را به کافی‌شاپ‌ها تعمیم داده‌اند؛ حال باید دید آیا قانون صراحتاً به این مسئله اشاره دارد؟" وی همچنین در بخشی دیگر از اظهاراتش می‌گوید: با توجه به وضعیت اشتغال و نرخ بیکاری زنان در جامعه، این مکان‌ها محلی برای کسب درآمد زنان نیازمند است."
 
این واکنش معاون رئیس‌جمهور در حالی اتفاق می‌افتد که مطالعه و بررسی درزمینهٔ وضع موجود زنان و وضعیت مطلوب با توجه به دیدگاه‌های دین مبین اسلام، همکاری با دستگاه‌های فرهنگی به‌منظور ترویج فرهنگ اسلام ناب محمدی و پرهیز از اشاعه فرهنگ منحط غربی به‌ویژه در مورد دختران جوان و نوجوان و ... جزء ده‌ها فعالیت شاخص معاونت رئیس‌جمهوری در امور بانوان تعریف‌شده و جای سؤال از شخص معاون رئیس‌جمهور است که شغل "کافی لیدی" و حمایت از آن با توجه به شرح وظایف ایشان، قابل توجیه است؟
 
حفظ کرامت بانوان بی‌شک از وظایف این معاونت است. آیا فکر نمی‌کنید که محیط کار در "کافی‌شاپ" ها که البته اصل وجود چنین شغلی محل سؤال است، مناسب بانوان می‌باشد یا خیر؟ آیا چنین محیطی مغایر با شئونات اسلامی نیست چه رسد به اینکه خدمات آن را یک خانم ارائه دهد؟ ضمن اینکه از اماکن ناجا نیز جای سؤال وجود دارد که فضای ایجادشده در کافی‌شاپ‌ها هم مغایر بافرهنگ ایرانی است، آیا ممنوعیت فعالیت بانوان از سوی شما، مبنی بر تایید عملکرد این‌گونه مشاغل است و یا برنامه نظارتی بهتری برای این‌گونه شغل‌ها دارید؟
 
واکنش خانم مولا وردی "معاون محترم رئیس‌جمهور" به طرح "حفظ کرامت بانوان" در شهرداری تهران نیز قابل تامل بود. پس‌ازآنکه شهرداری تهران در اقدامی قابل‌توجه، سعی در افزایش امنیت روانی بانوان شاغل در شهرداری، از طریق طرح "تفکیک جنسیتی"داشت و درحالی‌که این طرح با استقبال بانوان مواجه شد اما برخورد معاون رئیس‌جمهور در امور بانوان حکایت دیگری داشت. مولا وردی به دنبال مطرح‌شدن این طرح این‌گونه واکنش نشان داد:
 
"چرا پس از گذشت ۹ سال از شهرداری آقای قالیباف تفکیک جنسیتی اجرا شده است؟ تابه‌حال غیرت دینی کجا رفته بود؟ چرا در سه سال اخیر این طرح به اجرا درنیامده است؟ که این‌ها پرسش‌های موجود در جامعه است."
 
دولت یازدهم درزمینهٔ عفاف و حجاب نیز واکنش‌هایی قابل تامل داشته است. علی جنتی وزیر ارشاد، چندی پیش در واکنش به این نکته که وضعیت حجاب در جامعه نگران‌کننده است گفت: شما نگران ساپورت پوشیدن خانم‌ها در سطح شهر هستید ولی ما نگران وضع اقتصادی و جوانان هستیم! این اظهارات در حالی است که وزیر کشور به دلیل کارنامه ضعیف درزمینهٔ اجرای قانون عفاف و حجاب از نمایندگان مجلس کارت زرد گرفت.
 
اما این اظهارات از سوی خانم مولا وردی و شخص دکتر جنتی در حالی مطرح می‌شود که لازم است چند نکته به‌عنوان وظیفه دستگاه‌های اجرایی برای حفظ کرامت بانوان در جامعه اسلامی را عنوان کنیم:
 
 
۰ نظر ۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۵۸
هادی شبیری

تیشه ها به ریشه ها...کینه ها در سینه ها


*سید موسوی باشد یا نباشد حزب الله در صحنه است...

سیاست سیاست است امروز.پدر و مادر ندارد این سیاست ماکیاولی اصلاح طلبان...می شکند ستون خیمه انقلاب به بهای بی بهایی...تیشه ها به ریشه های رویش های انقلاب می زند تا سر بر نیاورد این رویش ها...ریزش ها همان رویش هاست برای آنانی که دم از جامعه مدنی می زنند...

آری اگر کار دست این اصلاح طلبان بود انقلاب در انقلاب می ماند...اما نماند...ستون است دیگر...خیمه ولایت به جنبش معنوی حزب الله و مقاومت ایران پابرجاست...

روزی روزگاری در این ایران مقاومت بودند کسانی که دم از امام می زدند و یار امام می دانستد خود را ولی شکست غرورهای در سینه های پنهان و صدور کرده آلودگی باطنشان بر جامعه و فتنه آویختند به انقلاب روح الله...

تیشه ها به ریشه ها راحت تر است ولی ریشه ها تیشه ها را در خود فرو می برد...انقلاب ثابت نمود این ریشه هاست که می ماند و تیشه ها به دست ولی عصر-علیه السلام- نابود می شوند...

انقلاب در انقلاب می ماند اگر رهبر نبود...آری حضرت ماه بنی انقلاب را می گویم...ولایتی بودنمان می شکند ستون مجمع عقلای بی عقل دوم خردادی ها...

تیشه ها در پی ریشه ها هستند اما...اما نمی توانند ریشه های پایدار را بزنند...

انقلاب موسوی و کروبی را با خود همراه نمود ولی...ولی شکستن احترام این انقلاب را...رویش ها بوسیدند دستان این انقلاب جوان را...انقلابی که شکست شوروی را...انقلابی که می شکند غرب لیبرال را...انقلابی که رسوا نمود منافقین را...انقلابی که ناملی های بی مذهب و افسادطلبان با پوشش اصلاحات را ذلیل نمود...کینه دارند این جماعت ماکیاول را...چه باید کرد؟!!!

ریشه ها را با تیشه ها باید زد!!! در کدام فرصت؟!! وقتی که نماینده ملت و «سید دشتستان» خروش پایدار داشته باشد...چرا؟!!! حزب الله نباید جان بگیرد...بسیجی باید جان بدهد...سردار هم نمی شناسیم...چرا؟ پرونده های فساد ما در دستان انان است...

باز تیشه ها سراغ ریشه ها را می گیرند...ای ریشه تو چرا به گردن رئیس ما پیچیده ای؟!! ریشه ها آنقدر بلندند که نمی بینند این تیشه های رسانه ها را...این بداخلاقی های ماکیاولی را...این مروجان اندیشه های آلوده را...

«سید دشتستان» باشد یا نباشد حزب الله در صحنه است...می شکند ستون فقرات فتنه گری را...

هشدار:تیشه ها در ریشه ها می ماند.....

طلبه عصر انقلاب

۳ نظر ۱۹ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۴۷
هادی شبیری

 عقیق: آرامش پس از طوفان. او حالا دوباره بخشی از محبوبیت از دست‌رفته را به‌دست آورده. مداحی که از 18 سالگی با دستگاه شور توانست در میان آنها که سعی می‌کردند سبک جدید مداحی را جایگزین مداحان سنتی و روضه‌خوانی سنتی کنند‌، به سرعت به شهرت رسید. تیپ به روز او در دهه 80 توانست خیلی از بچه‌‌های دهه 60 را در سنین جوانی به هیات‌الرضا جذب کند. هیاتی که تنوع پوششی مهمانانش چشمگیر‌تر از همه حسینیه‌های پر رفت‌و‌آمد آن روزهای دهه 80 تهران بود. هلالی به سرعت توانست برای خود اسم و رسمی به هم بزند و البته این اسم و رسم او را حتی بیشتر از مداحانی مانند سید جواد ذاکر و نریمان پناهی خبرساز کرد. رفت‌و‌آمد در محافل سیاسی‌، مذهبی و عمومی اگرچه شهرتش را هر روز بیشتر می‌کرد که پاشنه آشیلی هم برایش محسوب می‌شد. اتفاقی که زندگی خصوصی اش را با یک بلوتوث رسانه‌ای کرد. او بعد از آن حادثه چند سالی در شوک بود و پس از آن سعی کرد کمتر در دید باشد. رضا هلالی در این گفت‌و‌گو با محتاط‌تر از همیشه حرف زده. دیگر آن روحیه خبرساز گذشته را ندارد و از مداحان پیشکسوت با هیجان خاصی نام می‌برد، مداحانی که بعد از اتفاقات چند سال قبل برای برگرداندن او به صحنه‌، تلاش‌های بسیاری کردند. این مداح جوان به سئوالاتی درباره مداحی‌، حاشیه‌های اطراف زندگی مداحان و درآمدهایشان سخن گفته است. گفت‌وگوی او را با هفته‌نامه تماشاگران امروز بخوانید.

 

روزهای ماه رمضان رضا هلالی در دوران کودکی و نوجوانی چطور می گذشت؟

آن روزها ما در مسجد المهدی (عج) مجیدیه فعالیت داشتیم و چند روز مانده به شروع ماه مبارک، کارهای آماده‌سازی مسجد را انجام می‌دادیم. در ایام ماه رمضان هم بیشتر وقتمان در همین مسجد سپری می‌شد و همراه با دوستان به دنبال رونق بیشتر مسجد بودیم. نیمه‌شب‌ها هم به مسجد ارک می‌رفتیم و در جلسه حاج منصور شرکت می‌کردیم. بسیج مسجد‌، کتابخانه‌ و پای ثابت روضه‌ها. بچگی ما این‌طوری بود. « سرزمین نینوا یادش بخیر ... کربلای جبهه‌ها یادش بخیر ... صدای رویایی حاج صادق آهنگران‌. من که این طوری با مداحی حاج صادق و حاج منصور به مداحی علاقمند شدم. البته اون وقت‌ها خیلی کوچک بودم و چیزی از جنگ درک نکردم. حیف ...

۰ نظر ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۰۷:۱۰
هادی شبیری
خلع سلاح مقاومت توهم است/ به وقتش جام خشم خود را بر سر صهیونیست‌ها خالی می‌کنیم
 فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران در پیامی با هشدار به رژیم‌صهیونیستی و متحدانش، بر تداوم حمایت ایران از مقاومت در فلسطین تاکید کرد و گفت خلع سلاح مقاومت در فلسطین خواب پریشانی است که تعبیر نمی‌شود.
به گزارش رجانیوز، سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، روز چهارشنبه در پیامی نادر برای مقاومت فلسطین، بر حمایت جمهوری اسلامی ایران از مقاومت تاکید کرد.
 
شبکه خبری المیادین به نقل از سردار سلیمانی اعلام کرد که «قاتلان و مزدوران بدانند که ما لحظه‌ای از دفاع از مقاومت و دفاع از مردم فلسطین کوتاه نخواهیم آمد» و در ادامه این پیام افزود: همه دنیا دنیا بداند که خلع سلاح مقاومت عقیده‌ای باطل است و توهمی است که محقق نخواهد شد.
 
سلیمانی با بیان اینکه «فلسطین آتشفشانی الهی است که نمی‌توان آن را خاموش کرد، جز با نابود کردن رژیم اشغالگر» تهدید کرد که «در زمان مناسب جام خشم و غضب خود را بر سر صهیونیست‌ها خالی خواهیم کرد».
 
سلیمانی در ادامه بر مقاومت فلسطین درود فرستاد و گفت: درود بر گردان‌های القسام (شاخه نظامی حماس) و سرایا القدس (شاخه نظامی جهاد اسلامی) و ابوعلی مصطفی و الناصر صلاح الدین و شهداء الاقصی.. درود بر سرداران مقاومت که در مقابل فشارها عقب‌نمی‌نشینند.
 
وی همچنین از صحنه‌های کشتار در فلسطین ابراز تاسف کرد و با بیان اینکه «صحنه‌های دردناک در فلسطین قلب ما را به درد می‌آورد و در سینه خود حزن شدید که همراه با غیظ و غضب است احساس می‌کنیم»، افزود: برای دفاع از انسانیت و اسلامی که هم اکنون در فلسطین آن رامی توان دید سلاح و خون و کرامت را توصیه می‌کنیم.
 
وی در این پیام افزود: لعنت خدا بر همه ظالمانی که از این رژیم حمایت کرده و می‌کنند. لعنت خدا بر هر کسی که حزن شما و درد و رنج شما را می‌بیند و با سکوتش اجازه می‌دهد که شما کشته شوید.. لعنت خدا بر آمریکا رأس ظلم (واستکبار) جهانی.. لعنت خدا بر کسانی که راه کمک‌رسانی به شما را بستند و در جنایت صهیونیست‌ها شریک شدند.
۰ نظر ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۰۷:۰۵
هادی شبیری
وقتی اعضای تیم تحقیق خیریه همت به خانه ای محقر در قم رفتند، با دیدن وضعیت نابسامان خانواده ای 6 نفری که تمام اعضای ذکور خانواده دچار معلولیت هستند، شوکه شدند.
عصرایران - وقتی اعضای تیم تحقیق خیریه همت به خانه ای محقر در قم رفتند، با دیدن وضعیت نابسامان خانواده ای 6 نفری که تمام اعضای ذکور خانواده دچار معلولیت هستند، شوکه شدند:
- پدر خانواده در یک حادثه دست خود را از دست داده و برغم پیوند دست ، به دلیل قطع عصب ، قادر به کار با آن نیست و اگر بتواند با یک دست خود کارهایی مانند باربری انجام می دهد.

- پسر بزرگ،مهدی ۲۱ ساله، مشکل شدید ذهنی وجسمی دارد و به هیچ صورت قادر به حرکت نیست . از لحاظ ذهنی مورد ارزیابی قرار نگرفته ولی قادر به صحبت نیست . ظاهرا پدر ومادر را می شناسد ولی برای دیگران عکس العملی ندارد ؛ دچار مشکل تشنج هم هست که قرص مصرف می کند.

 - پسر دوم، حسین ۱۷ ساله دچار مشکل شدید جسمی و فاقد هر گونه حرکت است؛ صحبت نمی کند ولی ظاهرا از نظر ذهنی نسبت به برادر بزرگتر خود هوشیارتر است، به اطرافیان می خندد ، پدر ومادر وخواهر خودر رامی شناسد.

 -پسر سوم ، علی اکبر تازه وارد ۴ سال شده؛ حرف نمی زند و به تازگی با توجه به داروهایی که به او داده می شود قادر شده با کمک از دیوار روی پاهای خود به مدت بسیار کمی بایستد ولی به هیچ عنوان توان ایستادن طولانی را ندارد و بیشتر مواقع خود را روی زمین می کشد.

به گفته مادر اگر درمان علی اکبر مستمر باشد و مراحل کاردرمانی و فیزیوتراپی به موقع انجام شود امکان معالجه خیلی زیاد است ولی به علت مشکلات مالی یکسال و نیم است که کار درمانی و فیزیوتراپی قطع شده و فقط داروها را آن هم به صورت نامنظم مصرف می کند.
یک دختر خانواده ازدواج کرده و دیگری 9 ساله است.

این خانواده فقیر، مستأجر هم هستند و ماهی دویست هزار تومان اجازه می دهند که مدت سه ماه است نتوانسته اند همین مبلغ را هم بپردازند. یارانه و 50 هزار تومانی که بهزیستی به پسر بزرگتر خانواده می دهد و مزد اندکی که پدر از کارگری های غیر مستمرش دارد،‌درآمد اصلی این خانواده است. طبق استعلامی که خیریه همت از اداره بهزیستی قم گرفته ، پدر و دو برادر دیگر نیز در بهزیستی استان قم پرونده تشکیل داده اند ولی هنوز حقوقی برای این افراد تعیین نشده است ؛ این خانواده تحت پوشش کمیته امداد هم نیست!

مادر این خانواده مجبور است بچه های معلول خود را مدام به حمام ببرد تا زخم بستر نگیرند. اعضای تیم تحقیق خیریه همت در همان گام اول ، وقتی دیدند این خانواده در گرمای طاقت فرسای قم ، کولر ندارند با هزینه شخصی خود برای این خانواده کولر تهیه کردند ولی زخم این خانواده نیازمند، عمیق تر این است که با یک کولر آتش فقر و محرومیت به سردی گراید.

خیریه همت این بار نیز به کمک کاربران فضای مجازی در صدد است گرهی از کار این خانواده بگشاید. آن طور که تحقیق کرده اند در مناطق حاشیه ای قم - جایی که این خانواده در آن زندگی می کند - خانه های کوچکی است که می توان با هزینه 70-60 میلیونی خرید تا این خانواده بتواند با استقرار در آن ، اجاره خانه ای که می دهد را صرف زندگی و درمان کند. اگر مردم همت کنند و مبلغ جمع شده ، بیش از این باشد، شاید بتوان کمک هزینه معالجه پسر سوم خانواده که امید به بهبود نسبی اش هست را هم فراهم کرد.

همت کنیم و هر کدام مان ، ‌هر اندازه که می توانیم و سخت مان نیست ، به این خانواده کمک کنیم تا شاید بعد از عید فطر،‌ گره از کار یک خانواده دردمند به لطف خدا و به دست هر کدام از ما باز شود.امیدواریم بتوانیم در اولین روزهای بعد از عید فطر ،‌خبر خوب گشودن گره از کار این خانواده مستحق را به کاربران بدهیم.



خانواده 6 نفره اقای غلامی



خانواده 6 نفره اقای غلامی

خانواده 6 نفره اقای غلامی

 برای کمک آنلاین اینجا را کلیک کنید.
۰ نظر ۰۶ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۵۶
هادی شبیری
حسن روحانی یک سال است که رییس جمهور قانونی کشور است و من به عنوان کسی که به او رای ندادم و با گفتمان او مخالف هستم، باید بیش از بقیه حواسم باشد که شان او را حفظ کنم.

به گزارش پایگاه خبری گرمه به نقل از دانا، خرداد 92 هفتمین رییس جمهوری اسلامی ایران با تعداد 18 میلیون و 613 هزار و 18 رای انتخاب شد، حسن روحانی در سالگرد این انتخاب، به تمام کسانی که به او رای دادند تبریک میگویم، چرا که در مرام ما جز این نیست که رقیبمان را تکریم کنیم و انتخاب و نظر متفاوتش را محترم بشماریم.

حتی اگر هاشمی، میرحسین و کروبی در دو انتخابات ۸۴ و ۸۸ به رقیب پیروز خود پیام تبریک هم نداده باشند، اخلاق، منش و اعتقادات ما حکم می کند طور دیگری رفتار کنیم و به تمام کسانی که سال گذشته در انتخابات مثل ما فکر نکردند و روحانی را انتخاب کردند تبریک بگوییم.
 
ما با افتخار به تک تک کسانی که سال گذشته همین روزها مردی از شهرستان سرخه را انتخاب کردند احترام می گذاریم و بر خلاف کسانی که سال ۸۸ رای اکثریت مردم را درجه  دو می دیدند و شعار می دادند "هر کی جواد مواده، با احمدی نژاده"، معتقدیم همه ۱۸ میلیون رای دهنده به روحانی محترمند و اگر خیلی هایشان بیشتر از ما دلشان برای اسلام و ایران نسوزد، قطعا کمتر از ما دغدغه ندارند و سلیقه شان متفاوت است.
 
انتخابات یازدهم ریاست جمهوری از یک جهت بی نظیر بود؛ از این بعد که هر فرد منصف و غیرمغرضی که شاید هنوز هم ادعای کودکانه تقلب 11 میلیونی در انتخابات ۸۸ را باور کرده بود، از عمق جان درک کرد که جمهوری اسلامی از تک تک آرای مردمش حفاظت می کند..
 
جمهوریت نظام که در سایه ولایت فقیه معنا پیدا می کند، حتی حاضر نیست کمتر از یک درصد رای کسی را (معادل کمتر از 300 هزار رای) جابجا کند تا انتخابات را به دور دوم بکشاند و در پس آن هم فرد دیگری را پیروز کند، بلکه رییس جمهور منتخب ملت حتی اگر 50.7% هم رای داشته باشد، تک تک آرای او خوانده و به مردم معرفی می شود، چرا که برخواسته از اراده مردم بوده و این موضوع را نه تنها در دموکرات ترین کشورهای جهان؛ که در هیچ کجای دنیا نمی توان مشاهده کرد، لذا روسیاهی این مسئله بیش از پیش برای دو خائن بزرگ به ملت ایران در سال 88 باقی ماند و این روزها بهترین زمان برای محاکمه آنها به جهت دروغ بزرگشان در سال 88 در حق مردم و نظام است.
کسانی که هم سال گذشته در چنین روزی به ظاهر رقابت انتخاباتی را باختند، باید تمرین باخت کنند و ظرفیتشان را خیلی بیشتر از اینها بالا ببرند و در عمل مانند موسوی و کروبی و خیلی از هواداران فریب خورده شان در سال ۸۸ نباشند که با یک شکست، همه چیز را از دست رفته دیدند و کارهایی کردند که هر کسی بعدها تاریخ را بخواند، عرق شرم بر پیشانی اش بنشیند.
 حسن روحانی در انتخابات 24 خرداد 92 پیروز شد و همان مردمی وی را رییس جمهور کردند که پیش از این دو بار احمدی نژاد را به قدرت رسانده بودند. فارغ از مردم شهرهای بزرگ، اقبال معنادار مردم شهرهای کوچک و حتی روستاها به روحانی؛ اصلی ترین پیامی بود که باید از انتخابات خرداد 92 گرفت که ریشه آن هم "اقتصاد" است.
 
درواقع همان مردمی که سال 84 بواسطه نماد شدن احمدی نژاد برای مبارزه با "فقر، فساد و تبعیض" او را بر هاشمی، کروبی، معین، لاریجانی، قالیباف، رضایی و مهرعلیزاده ترجیح دادند و در سال 88 نیز با رای خیره کننده خودشان به احمدی نژاد او را بیشتر از کروبی، رضایی و موسوی مدافع حقوق خود می دیدند، به روحانی رای دادند؛ چون وی را متفاوت تر از بقیه نامزدها بویژه در عرصه اقتصادی دیدند. چون تصورشان بر این است که وی شبیه ترین فرد مثل هاشمی است و می تواند ثبات اقتصادی و رفاه معیشتی برای آنها بیاورد. 
 
هشت سال شنیدیم و حرف نزدیم؛ نه اینکه دولت احمدی نژاد بی عیب و ایراد باشد که انتقادات ما به آن بارها گفته شده است، از این حیث که حامیان رییس جمهور جدید متوجه شوند کار کردن چقدر سخت تر از سیاه نمایی و انتقاد دائم است. به عبارتی تازه دوره ما آغاز شده و این بار نوبت ماست که از دولت حاکم مطالبه کنیم؛ هر چند ما در دو سال آخر دوره احمدی نژاد و بعد از آن قهر بچه گانه 11 روزه ایشان نیز نشان دادیم اگر کسی نتواند انتظارات مردم را برآورده کند یا خلاف شعارهای خودش حرکت کند، برای ما قابل پذیرش نیست و باید پاسخگو باشد و سعی کردیم نگاه قبیله ای به سیاست نداشته باشیم.
 
 حسن روحانی یک سال است که رییس جمهور قانونی کشور است و من به عنوان کسی که به او رای ندادم و با گفتمان او مخالف هستم، باید بیش از بقیه حواسم باشد که شان او را حفظ کنم. او قبل از هر چیز بواسطه جایگاه حقوقی اش محترم است؛ هر نقدی داریم باید در چارچوب قانون، اخلاق و انصاف باشد و نباید کاری کنیم که فضای بی بند و باری و حرمت شکنی را که دولت گذشته باب کرد را دامن بزنیم و علیه دولت جدید هر چند مخالف ما، شکل بگیرد. 
 
تکریم رقیب، قبل از هر چیز بالا بردن شان خود ماست، به اضافه اینکه ما قبل از اینکه روحانی یا احمدی نژاد برایمان موضوعیت داشته باشد، رییس جمهوری اسلامی ایران برایمان مهم است. مانند آذر سال 83 که وقتی محمد خاتمی در دانشکده فنی دانشگاه تهران مورد بی احترامی و هتک حرمت دفتر تحکیم وحدت و هواداران دیروزش قرار گرفت، بچه های بسیجی بودند که با همه اختلافشان با خاتمی، از او حمایت می کردند.
 
اصلی ترین خطری که در این سالهای پیش رو خواهیم داشت "فرهنگ" است و از این به بعد هر میزان که نیروهای حزب اللهی روی فرهنگ کار کنند، کم است. ما انقلابمان یک انقلاب فرهنگی و دینی بوده است اما در سالهای بعد از انقلاب همواره این موضوع مورد غفلت بوده است. در دوران سازندگی و اصلاحات که فرهنگ کشور رو به استحاله رفت؛ در دوره احمدی نژاد نیز عملا فرهنگ رها شد و خیلی از سیاست های فرهنگی قبل ادامه یافت.
 
لذا درست است که در شرایط کنونی فوریت کشور حل مساله معیشتی و اقتصاد مردم است، اما خطرناک ترین تهدید کشور استحاله فرهنگی است که تا حدی هم رخ داده است. حل این مساله هم نه به معنای گشت ارشاد، بلکه کارهای ایجابی است که که تاکنون کمتر صورت گرفته است. 
 
 در پایان تاکید می کنم به عنوان یک مسلمان ایرانی که در این کشور زندگی می کنم، واقعا آرزو می کنم دولت جدید طی سه سال باقیمانده از عمرش در حل مشکلات مردم و وعده های مثبتش موفق باشد و حتی اگر کمکی هم از دست هر کسی برمی آید باید انجام شود، چون حل مشکلات مردم نسبت به هر مساله دیگر الویت دارد.
 
 
سید مصطفی میرزاباقری برزی
۲ نظر ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۴۱
هادی شبیری

فرهنگ نیوز :فرمانده داعش در عراق در پیامی گفته است به سبب حفاظت ارتش عراق از سامرا با کمک سپاه بدر و نیروهای غیربومی نتوانستیم به اهدافمان برسیم و حرم امامین عسگرین را تخریب کنیم! از طرفی، یکی از نماینده‌های شیعه مجلس عراق-قاسم الاعرجی-در صفحه شبکه اجتماعی اش عکسی از خود و حاج قاسم سلیمانی منتشر کرده است و نوشته: حاج قاسم اینجاست!

۲ نظر ۲۰ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۲۰
هادی شبیری

 نشریه تخصصی علوم انسانی در حوزه سیاستگذاری در شمارگان خرداد و تیر به مدیر مسئولی دکتر مجتبی زارعی و سردبیری دکتر مظفر نامدار منتشر شد. پیش شماره مدرسه اسلامی علوم انسانی در اسفند 92 و اردیبهشت 93 منتشر شده بود.
 
به گزارش فارس، مدرسه اسلامی علوم سیاسی بدلیل اتخاذ مطالعات و رهیافت های پژوهشی سیاستگذارانه حاوی ترکیبی از پژوهشگران و صاحب نظران رشته های گوناگون علوم و فنون در شورای سردبیری خود به شرح زیر می باشد. شورای سردبیری(به ترتیب حروف الفبا):
 
دکتر علی امینی (مهندسی سیستم‌های فرهنگی)، دکتر پرویز امینی (جامعه‌شناسی سیاسی)، دکتر هادی آجیلی (روابط بین‌الملل)، دکتر سیامک باقری (تهدیدات ملی)، دکتر عادل پیغامی (اقتصاد اسلامی)، حجت‌الاسلام دکتر احمد جهان‌بزرگی (مطالعات نظام و دولت اسلامی)، دکتر سید حسین حجازی (امنیت بین‌الملل)، دکتر محمدعلی حسین‌زاده (جامعه‌شناسی انقلاب اسلامی)، دکتر هاشم داداش‌پور (برنامه‌ریزی شهری ـ منطقه‌ای)، حجت‌الاسلام دکتر احمد رهدار (اندیشه سیاسی در اسلام و ایران)، دکتر سعدالله زارعی (امنیت ملی)، دکتر محمدمهدی زارعی (فقه و حقوق اسلامی)،دکتر سید ابراهیم سرپرست سادات، دکتر مجید عباسی (مطالعات منطقه‌ای)، دکتر جلال غفاری (مدیریت رسانه)، دکتر حسین قریب (سیاست‌گذاری فرهنگی)، دکتر یوسف قویدل رحیمی (جغرافیای طبیعی)، دکتر احمد نادری (انسان‌شناسی سیاسی)، حجت‌الاسلام دکتر سید محمود نبویان (فلسفه)، حجت‌الاسلام دکتر ذبیح‌الله نعیمیان (فقه سیاسی)، دکتر غلامرضا نورمحمدی آرانی (فقه پزشکی و طب سنتی)، دکتر محمدحسین یادگاری (علوم آزمایشگاهی ـ پزشکی)، حجت‌الاسلام دکتر محمدطاهر یعقوبی (تاریخ اسلام).
 
 
 در صفحات نخست ماهنامه مدرسه اسلامی علوم سیاسی، مقدمه ای با عنوان «به چه می اندیشیم» آمده است:
 
 در مدرسه اسلامی علوم سیاسی، مراد از سیاست، علم سیاست (Political science) نیست. بلکه مقصود از آن، سیاست به معنای جامع کلمه است که به سیاست‌گذاری و مدبر مطلقه عالم بازگشت دارد، ازاین‌رو این علم سیاست دینی نه علم بریده از خدا و نه علم دورمانده از ملت و کشور بلکه جزوی از حکمت عملی هم افق با حکمت نظری در حکمت متعالیه است.
 
سخنی از فلسفه سیاسی که اولاً مشروعیت تأسیسی خود را از منبع حقیقی دانش دریافت می‌دارد ثانیاً این عقل نظری را در عقل عملی به وحدت می‌رساند و ثالثاً در معنای سیاست‌گذاری و تدبیر همه جانبه به کار می‌رود. از حیث مشترک لفظی چیزی است قریب به (Policy making). سیاست‌گذار مطلقه عالم بر همه اجزای هستی نظارت دارد نه به بخش‌ها و اجزایی از آن. انسان، جامعه و جهان و... توأمان ذیل سیاست‌گذاری‌های اوست. آنطور که الهیات مدرن و طرفداران وطنی آن می‌پندارند ذهن خدا خالی نیست، او فقط صاحب مساجد، کلیساها و خانقاه‌ها نیست بلکه صاحب اقتصاد و سیاست و اجتماع هم می‌باشد.
 
این در حالی است که علوم سیاسی مدرن با قطع نظر از وحی و با تفکیک ساحات گوناگون انسان و جامعه، دین و دولت، قدرت و تهذیب،اخلاق و سیاست، اداره امور انسان فطری و یکپارچه را با اخلال مواجه کرده است. صد البته علم سیاست مدرن پیشرفت قابل ملاحظه‌ای در تبیین عرضی پدیده‌ها و امور اجتماعی و سیاسیات تک ساحتی داشته است اما به دلیل دورافتادگی از نظام طولی و به تبع آن غفلت از سیاست‌گذاری‌های جامع، ره‌آموز تشویش و اضطراب در انسان گردیده است.
 
اکنون که زمانه تولید دانش‌های بومی است جا دارد که با تحول در مطالعات و پژوهش‌های علوم سیاسی کلاسیک، سیاست‌شناسی نوینی صورت پذیرد تا سیاست‌گذاری و مهندسی جامع، پایدار و متوازن در روندها و فرایندهای پیشرفت تدارک شود. علوم سیاسی در زیست‌بوم ما و از منظر حکمی جزیره‌ای مستقل و نامرتبط با سایر حوزه‌های دانش نیست بلکه خود حاوی دیگر مدیریت‌ها و مشتمل بر اداره انواع خط‌مشی‌ها و سیاست‌ها است. پس در مدرسه اسلامی علوم سیاسی، فقه و فرهنگ و هنر، سیاست و اخلاق و اقتصاد و امور اجتماعی و ... جملگی ذیل حکمت عملی متخذ از حکمت نظری طرح‌بندی می‌شوند. ما بر آنیم که فعل و انفعال تمامی شوراهای عالی در قوای سه گانه کشور و مرجعیت تمامی سیاست‌ها و تاکتیک‌ها و برنامه‌های اجرایی بر اساس قضاوت عقل و نص قانون باید از سیاست‌گذاری متمرکز و نظام‌مند اما دانش بنیان تبعیت کند.
 
۰ نظر ۲۰ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۱۶
هادی شبیری