مسجد صاحب الزمان(عج) شبانکاره

گزارش فعالیتهای هیئت انصارالمهدی(عج)،پایگاه بسیج صاحب الزمان(عج) و کانون انصار شبانکاره

مسجد صاحب الزمان(عج) شبانکاره

گزارش فعالیتهای هیئت انصارالمهدی(عج)،پایگاه بسیج صاحب الزمان(عج) و کانون انصار شبانکاره

پیام های کوتاه
  • ۸ فروردين ۹۲ , ۱۲:۴۲
    الهی

۲۱ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

حاج محمود کریمی در بوشهر

قرار است وی صبح یکشنبه وارد بوشهر شود

حاج محمود کریمی مداح مشهور کشوری یکشنبه به بوشهر سفر می کند.

به گزارش جنوب نیوز، کریمی به دعوت هیات مذهبی ال یاسین بوشهر جهت روضه خوانی بمناسبت شهادت امام محمد باقر(ع) یکشنبه بعد از نماز مغرب و عشا به مداحی خواهد پرداخت.

http://media.jamnews.ir/Original/1392/06/01/IMG16023645.jpg

مکان این مراسم باشکوه در مسجد ولایت واقع در خیابان صدرا جنب منازل فرهنگیان شهر بوشهر می باشد.
۳ نظر ۲۰ مهر ۹۲ ، ۰۷:۱۵
هادی شبیری
شعار تبلیغاتی فیلم این است: «عشق یعنی حالت خوب باشه». و این همان تعریفی از عشق است که نازلی خانم (هدیه تهرانی) به دست می‌دهد و فیلم نیز همدلانه آن را تکرار می‌کند. و همینجا است که دم خروس بیرون می‌زند. فیلم پل چوبی عشق را با هوس یکی کرده است و کارگردان همه چیز را آنقدر سهل پنداشته که حتی شخصیت‌های فیلمش باورپذیر نمی‌شوند.
  فیلم پل چوبی (1390) چهارمین ساخته مهدی کرم‌پور، با یک سال تأخیر از روز چهارشنبه 6 شهریور در تهران اکران شد و در مدت 41 روز به فروش 911 میلیون تومانی در تهران رسید. همچنین فروش این فیلم در 24 سینمای شهرستان ها در مدت 48 روز 370 میلیون تومان بوده است. پل چوبی، ششمین و آخرین فیلمی بود که حوزه هنری در شهریور سال گذشته با اکران آنها در سینماهای تحت مدیریت خود مخالفت کرد. فیلم پل چوبی ماجرای امیر و شیرین را در سال 1388 روایت می‌کند، از لحظه تحویل سال تا اواخر زمستان. فیلمی که زندگی خانوادگی این زوج را با ملقمه‌ای از سیاست روایت می‌کند.


 
خلاصه داستان
زنده شدن عشق دوران جوانی امیر لطفی (بهرام رادان) با رجعت معشوقه سابق نازلی خانم (هدیه تهرانی) از خارجه به محلۀ قدیمی پل چوبی، آمیخته با برخی حواشی انتخابات سال 88، شک و تردید از خیانت زوجه یعنی شیرین خانم (مهناز افشار) و رابطۀ او با استاد دانشگاهشان دکتر کامران صبوحی (مهران مدیری)، معلق ماندن زندگی کنونی، رفتن همسر، و دوباره یافتن او در یک مکان غیرمترقبه و باقی قضایا.
 
مختصری درباره کارگردان
مهدی کرم‌پور متولد بهمن 1355 در تهران است. از حدود بیست سالگی به ساخت فیلم‌های مستند و کوتاه روی آورد و دو نمایش در انتظار گودو (1377) و مرگ دانتون (1379) را به صحنه برد. در دانشگاه هنر در رشته سینما با گرایش کارگردانی تحصیل کرد و در شش سال اخیر، پنج فیلم تلویزیونی و یک سریال هفده قسمتی به نام یه تیکه زمین (1391) ساخت. کرم‌پور تاکنون کارگردان چهار فیلم سینمایی بوده است که فیلمنامۀ سه مورد اخیر را با همراهی دوست منتقدش خسرو نقیبی پرداخته است: جایی دیگر (1381)، چه کسی امیر را کشت؟ (1384)، طهران تهران (1387) (اپیزود دوم؛ تهران: سیم آخر)، و پل چوبی (1390). او همچنین در این سال‌ها گاهگاهی در برخی روزنامه‌های اصلاح طلب یادداشتی نوشته و در مورد سینمای ایران و جهان اظهار نظرهایی کرده است.


 
۱ نظر ۱۷ مهر ۹۲ ، ۱۱:۴۹
هادی شبیری
تنها هفت ماه از آغاز زندگی مشترکش گذشته است که همراه با همسر خویش نخستین سفر تبلیغی بلندمدت را تجریه می‌کند. او همراه با لبخندی بیان می‌کند که ماه عسلش رنگ دینی و عرفانی گرفته است.
  به گزارش مشرق به نقل از فارس، بسیاری از طلاب و دانش‌آموختگان حوزوی پس از چند سال تحصیل در علوم مقدماتی حوزه علمیه و آشنایی با مباحث اعتقادی و احکام تقریباً از سال دوم حوزه شروع به فعالیت تبلیغی می‌کنند که این تبلیغ می‌تواند از درون خانواده یا محیط دوستان آغاز شود، البته هر چه سطح علمی طلبه افزایش می‌یابد، به همان نسبت شیوه تبلیغ هم متفاوت می‌شود.

ممکن است که یک روحانی راه سفر درازی را برای نشر معارف الهی در پیش گیرد و سختی تبلیغ در راه‌های پر پیچ خم کوهستانی تا مناطق کپرنشین در مناطق گرمسیری را بر خود هموار سازد؛ هر چه این سختی‌ها بیشتر باشد، طلبه‌های جوان را برای ادامه راهشان مصمم‌تر می‌کند.

 

 

حجت‌الاسلام مجید رضایی از آن طلبه‌هایی است که در سطح یک حوزه مشغول تحصیل است، دروس حوزوی را در منطقه کوهدشت لرستان می‌گذارند، 7 ماه بیشتر از آغاز زندگی مشترکش نمی‌گذرد اما همراه با همسرش که حافظ 10 جزء قرآن کریم است، راهی روستای حیدرخانی بخش کوه‌نانی از توابع شهرستان کوهدشت استان لرستان می‌شود تا ماه‌عسلی متفاوت از همه مردم با رنگی از دین و عرفان را تجربه کنند.

۰ نظر ۱۷ مهر ۹۲ ، ۱۱:۴۵
هادی شبیری
تعجب آور آن است که آقای هاشمی رفسنجانی که چندین جلد کتاب در باب تفسیر قرآن کریم منتشر کرد‌ه‌اند از چنین مطلب واضحی در قرآن کریم غافل بوده‌اند و از این که قرآن کریم نهی از سب کرده است چنین برداشت عجیبی نموده‌اند. در حالی که قرآن کریم در مواضع متعددی در برابر مستکبرین فریاد مرگ را برآورده است.
در پی برخی تحولات اخیر سایت حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی مطالبی از ایشان در مخالفت با شعار مرگ بر آمریکا منتشر نموده است که جای بسی تعجب دارد. تعجب بیشتر از این جهت است که ایشان مخالفت با این شعار را به مبانی قرآنی نسبت داده‌اند و مدعی شده‌اند که قرآن کریم چنین درسی را مطرح نموده است و به قول خودشان یک اصل قرآنی چنین روحیه‌ای را در ایشان ایجاد کرده است. به عبارت دیگر اگر ایشان چنین بیان می‌کردند که به خاطر شرایط سیاسی و اجتماعی کنونی دلشان می‌خواهد که جزو کسانی قرار بگیرند که شعار مرگ بر آمریکا را نمی‌پسندند و با آن مخالفت می‌کنند مشکل به این شکل و تعجب ما به این میزان نبود ولی وقتی ایشان مدعی می‌شوند که کلا شعار مرگ دادن مخالف با تعالیم قرآن کریم است و یک اصل قرآنی چنین درسی را ایجاد می‌کند مشکل دوچندان و تعجب بسیار بیشتر است.
 
 
هاشمی رفسنجانی در سایت رسمی خودشان در پست‌های متعددی به این مطلب پرداخته‌اند که مواردی از آن با نقل قسمت مورد نظر در آدرس‌های زیر قرار دارد:

آیت الله هاشمی رفسنجانی همچنین با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنش‌های تند بعدی و جوسازی‌های بعمل آمده در این خصوص تاکید می‌کند: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرف‌های تند و فحاشی‌ها مخالفم و آن‏ها را مفید نمی‌دانم.» رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به اینکه چرا شعار مرگ بر این و آن را نمی‌پسندید، گفت: مرا یک اصل قرآنی به این روحیه رسانده است. قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بت‌ها فحش می‌‌دادند – بت که مهم نیست - می‌‌گوید: «حق ندارید به بت‌های آنها فحش بدهید؛ و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» می‌‌فرماید: «بت‌ها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد می‌‌گویند و باعث گمراهی بیشتر آنها می‌‌شوید.
 
۰ نظر ۱۷ مهر ۹۲ ، ۱۱:۴۰
هادی شبیری

 نخستین روز از ماه مبارک ذی‌الحجه، سالروز پیوندی آسمانی است که دیگر هیچ گاه مانند آن در تاریخ تکرار نشد.

 
به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در تاریخ ازدواج علی (ع) و حضرت زهرا (س) اختلاف است و کسی که قدیمی‌ترین تاریخ را نقل کرده، یعقوبی می‌باشد که نوشته است: رسول‌الله دو ماه پس از ورود به مدینه حضرت زهرا (س) را به تزویج حضرت علی (ع) در آورد؛ این در حالی بود که گروهی از مهاجرین وی را از رسول‌الله (ص) خواستگاری کرده بودند و هنگامی که رسول خدا (ص) وی را به حضرت علی (ع) تزویج کرد، گِله کردند و آن حضرت فرمودند: "من فاطمه را به علی تزویج نکردم، بلکه خدا او را به علی تزویج کرد".
 
از ابتدای خلقت علی(ع) و فاطمه(س) برای هم آفریده شدند
 
در روز اول آخرین ماه قمری حضرت علی بن ابی‌طالب علیه السلام، پیشوای پارسایان با حضرت فاطمه بنت محمد(ص)، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خدا، والاترین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت. برکت این ازدواج، عمری به گستردگی آفتاب دارد؛ هم چنان که یاد و نام آن در تاریخ برای همیشه ماندگار شد که امروز نیز جهان از پرتو انوار رحمت و عنایت تنها باقیمانده از دامان حضرت زهرا(س) زندگی می‌کنند.
 
کمالات بی شمار برترین بانو
 
فاطمه علیهاالسلام به 9 سالگی رسیده بود. رشد جسمانی مناسب آن حضرت و رشد و کمال عقلی بانوی فضیلت‌ها، سبب شده بود که با وجود کمی سن، گوی سبقت از همه برباید و یکه تاز میدان فضیلت‌ها گردد. ایمان والا، پارسایی بی نظیر، آگاهی، ذهن سرشار و هوش فراوان و نیز بهره مندی از زیبایی، وی را از همه دختران دیگر ممتاز ساخته بود. توجه و مهرورزی بی پایان رسول خدا(ص) نیز بر امتیازات ایشان افزوده بود. کمالات بی شمار فاطمه علیهاالسلام، دختر محمد(ص) آخرین فرستاده خدا باعث شد تا سرشناسان شهر، به رسم دیرین عرب او را از پیامبر خواستگاری کنند.
 
علی(ع) خواستگار دختر رسول خدا(ص) در خانه پیامبر
 
هنگامی که حضرت علی علیه السلام برای خواستگاری فاطمه علیهاالسلام رفت، پیامبر در خانه ام سلمه بود. علی علیه السلام در زد. ام سلمه پرسید: کیست؟ قبل از پاسخ خواستگار، پیامبر دستور داد: «در را باز کن و بگو داخل شود. کسی پشت در است که محبوب خدا و رسول است». علی علیه السلام وارد شد، سلام کرد و در حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله نشست. چشمان خود را بر زمین دوخت. شرم از پیامبر صلی الله علیه و آله مانع گفتن خواسته‌اش می‌شد. پیامبر صلی الله علیه و آله که خود علی علیه السلام را بزرگ کرده و از روحیات او باخبر است، سکوت را شکست و فرمود: «می‌بینم برای حاجتی اینجا آمده‌ای. خواسته‌ات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو که خواسته‌ات پیش من پذیرفته است».
 
جریان خواستگاری چگونه اتفاق افتاد؟
 
علی علیه السلام که برای خواستگاری دختر پیامبر به خانه ایشان رفته بود، با سخنانی شیرین خواسته‌اش را چنین بازگو کرد: «پدر و مادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دل سوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم به دست شما بوده و شما ای رسول خدا به خدا سوگند ذخیره دنیا و آخرتم می‌باشید. ای رسول خدا! اکنون که بزرگ شده‌ام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمده‌ام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم. آیا مرا می‌پذیرید؟» چهره پیامبر چون گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را می‌کشید. خوشحال شد، ولی جواب قطعی را برعهده فاطمه علیهاالسلام گذاشت. پیامبر ماجرای خواستگاری پسر عموی خویش،علی را برای دخترش بازگو کرد و فرمود: «دختر عزیزم! تو علی را خوب می‌شناسی و به سابقه ایمان و خویشاوندی و فضیلت و پارسایی او آگاهی داری. من همیشه آرزو داشتم تو را خوشبخت کنم و به عقد کسی درآورم که بهترین مرد روی زمین است. آیا راضی هستی همسر علی باشی؟» فضای اتاق لحظاتی غرق در سکوت بود؛ سکوت از سر حیا. فاطمه ساکت ماند و چیزی نگفت. نغمه تکبیر پیامبر بلند شد: «اللّه اکبر! فاطمه راضی است. سکوت او نشانه رضایت اوست». واکنش فاطمه علیهاالسلام در برابر خواستگاران قبلی، برگرداندن چهره و اظهار ناراحتی بود، اما این بار با سکوت خود صد سخن گفت و روی خود را هم بر نگرداند. آن حضرت نزد علی(ع) که در انتظار پاسخ بود برگشت و رضایت فاطمه(س) را خبر داد.
 
مراسم ساده اما زیبای خطبه عقد
 
برای اجرای خطبه عقد،علی علیه السلام به دستور پیامبر به مسجد رفت. همچنین پیامبر(ص) به بلال دستور داد که مهاجر و انصار را در مسجد گرد آورد. پس از مدت کوتاهی همگی در مسجد جمع شدند. پیامبر بر منبر مسجد نشست و در حضور شاهدان، خطبه عقد برترین بانوی اسلام را در مسجد مدینه جاری فرمود. سپس برای عروس و داماد دست به دعا برداشت و فرمود: خداوند برای شما مبارک گرداند و اجتماعتان را پاینده بدارد.
 
مهریه زهرا(س) الگویی برای پیوندهای امروزی
 
پیامبر گرامی اسلام (ص) ازدواج دخترش را به ساده‌ترین و راحت‌ترین شیوه انجام داد تا برای همه جوانانی که در آستانه زندگی مشترک هستند، سرمشق نیکویی باقی بماند. مهریه 500 درهمی برای فاطمه علیهاالسلام مهتر زنان نیز، به همین هدف صورت گرفت. در روایات، افزون بر این مهریه که جنبه مادی و مالی دارد، مهریه‌های معنوی دیگری نیز برای آن بانوی بزرگ گفته شده است. در روایتی می‌خوانیم که حضرت زهرا علیهاالسلام از پدر تقاضا کرد که آن حضرت از خدا بخواهند تا مهریه‌اش را شفاعت از مسلمانان گناهکار قرار دهد. این خواسته حضرت مستجاب شد و فاطمه علیهاالسلام شفیع و واسطه بخشش گناهکاران قرار گرفت.
 
درس‌هایی از ازدواج حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) برای خانواده‌ها
 
نگاهی به نحوه آشنایی، خواستگاری، ازدواج، مهریه و مراسمات مربوط به پیوند انسان‌های بزرگ و معصوم بسیار مهمتر از خود آن اتفاق است. یکی از این پیوندها، ازدواج حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) به عنوان برترین بانوان و مردان عالم هستند و یادآوری این مناسبت در هرسال در واقع تذکر و یادآوری الگوها و معیارهایی است که در زندگی آنان برای ما به ویژه برای نسل جوان است.
 
در جریان ازدواج آن دو بزرگوار که به فرموده حضرت رسول(ص) خداوند فاطمه را به ازدواج علی در آورد نکات بسیار مهم آموزشی و الگویی وجود دارد که از آن جمله می‌توان به؛ کفو و همتا بودن، خواستگاری بدون واسطه، قناعت، دوری از اشرافی گری و تجملات، سخت نگرفتن بر همدیگر، ملاک قراردادن معیارها و خصوصیات معنوی و دینی و اخلاقی، مهریه پایین، بنا کردن زندگی بر پایه محبت و عشق واقعی از روی شناخت، حجب و حیا و... اشاره کرد. به این خاطر است که یک پیوند با این ویژگی‌ها پیوند آسمانی لقب می‌گیرد که رضایت خدا و رسول خدا(ص) در آن وجود دارد.
 
برخی منابع:
 
- زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام تألیف محمد قاسم‌پور با مقدمه آیت‌الله مرعشی نجفی ص47.
 
- زندگانی حضرت فاطمه علیهما‌السلام و دختران آن‌ حضرت مولف سیدهاشم رسولی محلاتی ص‌56.
 
- یوسفی غروی، محمد هادی؛ تاریخ تحقیقی اسلام، ج 2، ص 250.
کد خبر:170295 -
۲ نظر ۱۶ مهر ۹۲ ، ۰۹:۱۱
هادی شبیری

کیهان نوشت:

اقدام ناشیانه و جفاکارانه هاشمی‌رفسنجانی در ایراد اتهام به حضرت امام خمینی(ره) و ادعای موافقت امام به حذف شعار مرگ بر آمریکا، موجب واکاوی عمیق‌تر سیره و سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی از سوی رسانه‌ها شده است.

به یک معنا می‌توان گفت آقای هاشمی با این جفای خود نسل جوانان پژوهشگر و انقلابی را به بازخوانی عمیق‌تر سیره حضرت امام در قبال شیطان بزرگ تشویق کرده و سبب خیر شده است.
 
در این زمینه سایت جهان‌نیوز با مرورشماری از اظهارات انقلابی حضرت امام درباره استکبار و شعار مرگ بر آمریکا نوشت: امام در سال 1367 و کمتر از یک سال قبل از رحلت، در پیامی تاریخی به مناسبت پذیرش قطعنامه، تاکید می‌کنند: «دست‌نشاندگان آمریکا آتش‌زدن پرچم آمریکا را به حساب آتش زدن حرم و شعار مرگ بر شوروی و آمریکا و اسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‌اند... ان‌شاءالله ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین‌اندازد، صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود و از خدا می‌خواهیم که قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
 
امام خمینی در جای دیگر (صفحه 29 از جلد 15 صحیفه امام) به این سوال و شبهه پاسخ دندان‌شکن دیگری می‌دهند و می‌فرمایند: «خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح می‌کردند تا آمریکا منسی بشود، یک دسته الله‌اکبر را کنار می‌گذاشتند، سوت می‌زدند و کف می‌زدند، آن هم روز عاشورا. خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی [فراموش‌] بشود...»
 
امام خمینی همچنین در مقدمه وصیت‌نامه تاریخی خود تاکید می‌کنند: ملت ما، بلکه ملت‌های اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان، که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمی‌کشند و برای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود، دوست و دشمن را نمی‌شناسند و در رأس آنان، آمریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم‌پیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود، جنایاتی مرتکب می‌شود که قلم‌ها از نوشتن و زبان‌ها از گفتن آن شرم دارند».
 
رسانه‌های دیگر نیز در این زمینه تحقیق و بررسی‌های فراوانی را انجام داده و منتشر کرده‌اند. رجانیوز بخش‌هایی از بیانات حضرت امام در ادوار مختلف را جمع‌آوری و منتشر کرده که از آن جمله است: 
 
- «بسیاری از سران کشورهای اسلامی به جای مقابله با این اعمال وحشیانه و جلوگیری از این کشتار بی‌رحمانه، به عاملین این جنایت یعنی اسرائیل غاصب، دستمزد داده و او را به رسمیت می‌شناسند و به جای قطع رابطه با عامل اصلی یعنی آمریکای جهانخوار، هر روز روابط خود را با او محکمتر و گسترده‌تر می‌کنند، و گذشته از اینکه خود در سکوت مرگباری فرو رفته‌اند، حتی از شنیدن شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا واهمه داشته و بشدت از آن جلوگیری می‌کنند. فانالله و انا الیه راجعون. وسیعلمُ الذین ظلمُوا ایَّ مُنقلبٌ ینقلبُون.» (صحیفه امام، ج 17، ص8)
 
- « از نظر استکبار، مسئولین کشورهای اسلامی باید به فرنگ بروند، آنها را به حج چه کار! دست‌نشاندگان آمریکا آتش‌زدن پرچم آمریکا را به حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و آمریکا و اسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‌اند.» (صحیفه امام ج21، ص 79)
 
- «خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح می‌کردند تا آمریکا منسی (فراموش) بشود، یک دسته «الله‌اکبر» را کنار می‌گذاشتند، سوت می‌زدند و کف می‌زدند آن هم روز عاشورا، خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود.»(صحیفه امام، ج 15، ص25)
 
- «انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها می‌خوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری می‌کنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده‌اید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کرده‌ایم و صدها چرای دیگر.» (صحیفه امام، ج 21، ص 286)
 
گفته می‌شود اقدام تحریف‌آمیز و جفاکارانه هاشمی برخی تحلیل‌گران را بر آن داشته تا به تبیین عمیق‌تر و مسبوط‌تر سیره حضرت روح‌الله(ره) بپردازند که معتقد بود «ما آمریکا را زیر پا می‌گذاریم» و «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند».
۰ نظر ۱۶ مهر ۹۲ ، ۰۹:۰۹
هادی شبیری

 ابوالفضل امامی

نادیده گرفتن اصول روابط بین الملل در مذاکرات تیم سیاسی کشور با آمریکا؛ اشتباهاتی که بخش کوچکی از آن در سخنان آقای ظریف در کمیسیون امنیت مالی و سیاست خارجی مجلس هم آمده است. تقریباً تمام ارکان اساسی یک مذاکره موفق در رفتار تیم سیاسی ایران منفی است:


۱. خطا در اصل مذاکره: اساساً  دو گروهی که هویت «ضدین» یا اهداف «متناقضین» دارند، منطقاً قابل جمع نیستند مگر اینکه در آقایان منطق جدیدی بنویسند که ما و آمریکا در عین ضدیدت ماهیتی و تناقض ماهیتی اهداف قابل جمع هستیم: «النقیضان یجتمان و الضدان یجتمعان»! به همین دلیل سخنان رهبری در «وراجی« خواندن کسانی که استدلال می کنند برای اثبات «منفعت مذاکره با آمریکا»، بسیار قابل توجه است.
 
۲. خطای زمان مذاکره: این زمان، بهترین زمان برای آمریکا و استکبار و بدترین برای ما بود، زیرا بهترین سرپوش برای رسوایی و شکست آنان در سوریه از محور مقاومت بود. این فرصت از دو جهت برای ما بد بود، یکی عدم تبیین این پیروزی تاریخی و شکست استکبار برای جهانیان بود و دیگری اینکه صرف نظر از این مساله، مذاکره با آمریکا باید با برجسته شدن بیشتر نام و اهمیت ایران در جهان همراه می بود، دست کم باید در هنگامی اتفاق می افتاد که آمریکا بر درخواست مذاکره اصرار داشت. یکی به دلیل همزامانی با نشست سالانه سازمان ملل و دیگری به دلیل اشتباه عاطفی آقای روحانی در بی تمایلی به تحقیر شیطان بزرگ و استکبار خون آشام باز دست رفت.
۰ نظر ۱۵ مهر ۹۲ ، ۱۶:۰۸
هادی شبیری

ما همه جین می‌پوشیم هرچند شلوار کردی را ترجیح می‌دهیم!


گفتگوی نخست وزیر رژیم صهیونیستی با بی‌‌بی‌سی بخش‌های مختلفی داشت که کاربران شبکه‌های اجتماعی بیشترین واکنش را نسبت له ان قسمت از آن نشان دادند که او محرومیت ایرانی‌ها از پوشیدن شلوار جین را نشانه نبودن آزادی در این کشور توصیف کرد.

به گزارش رجانیوز، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در گفتگو با شبکه تلویزیونی بی‌‌بی‌سی به قدری حرف‌های بی‌مبنا و کم‌ارزشی زد که کاربراین ایرانی شبکه‌های اجتماعی ترجیح دادند پاسخ‌ جدی دادن به صحبت‌های وی را به دیگران بسپارند و خود با دست گرفتن بخش دیگری از حرفهای او مطالب جالبی را منتشر کنند.

حرفهای نتانیاهو به قدری مضحک و بی‌پایه و اساس بود که حتی مهاجرانی هم به انتقاد از آنها پرداخت اما مطالب کاربران  شبکه های اجتماعی در پاسخ به ادعای او درباره ممونعیت پوشیدن شلوار جین در ایران خواندنی از آب در آمد.

با پایان صحبتهای نتانیاهو در شامگاه یکشنبه 14 مهر این واکنش‌ها شروع و کم‌کم به یک مجموعه مطالب با هشتک #جین تبدیل شد. برای مثال وحید یامین‌پور در گوگل پلاس نوشت:

 

«چه کسی فکرش را می کرد که روزی شلوار جین به دال مرکزی گفتمان حزب الله بدل شود. به کوری چشم صهیونیسم بین الملل ما با الصاق شش جیب به این شلوار در ماهیت آن رسوخ می کنیم، آنرا اسلامیزه کرده و به جای شلوار پلنگی به عنوان لباس سازمانی بسیج مستضعفین معرفی می کنیم...

 

از فردا شلوار شش جیب جین به همراه هندا 125 که سالها پیش به بخشی از گفتمان حزب الله بدل شد، نظام نشانگانی جدیدی را رقم خواهند زد!... هه»

واکنش این کاربران به سخنان نتانیاهو جنبه‌های مختلفی داشت. برخی سعی کرده بودند مانند پست زیر سخنان او را به استهزاء بگیرند.

 

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۲ ، ۱۴:۰۲
هادی شبیری

رئیس اندیشکده یقین مرکز بررسیهای دکترینال با تأکید بر لزوم کاهش توقع جامعه از کسب نتایج ویژه در مذاکره با آمریکا، گفت: ایران در مذاکره با آمریکا ضرر نمی کند و صهیونیستها، متضرر رابطه ایران و آمریکا هستند.

به گزارش فرهنگ نیوز ، حسن عباسی شامگاه سه شنبه در همایش "مقاومت اسلامی" که با حضور جمع کثیری از مردم پردیس در مسجد "امام علی(ع)" این شهر برگزار شد، اظهار داشت: امام راحل(ره) برای خطاب آمریکا از چهار نسبت ام الفساد قرن، شیطان بزرگ، استکبار جهانی و تروریست بالذات استفاده می کردند.
 
واژگان امام راحل(ره) در خطاب آمریکا
 
وی ادامه داد: بدون شک ذات ایالات متحده برخاسته از تروریسم است، این کشور از سه قرن گذشته بر مبنای کندن پوست سر سرخپوستان آن قاره و صاحبان اصلی سرزمین آمریکا توسط انگلیسی ها و فرانسوی ها بنا شده است، بدین ترتیب این کشور با عمری ۲۱۰ ساله شکل گرفت.
 
این مسئول اضافه کرد: یک مسلمان واقعی با بکارگیری واژه الله اکبر تنها برای یک فرد آن هم خداوند متعال مقام کبریایی قائل است، از این رو، مقام استکباری خاص باری تعالی است و هر آنکس که روی زمین خود را در این مقام فرض کند، منفور خواهد بود.
 
عباسی افزود: شیطان بزرگ دیگر واژه مورد استفاده بنیانگذار جمهوری اسلامی در خطاب ایالات متحده بود، همواره یک پای شیطان در جوهره وجودی آمریکا دیده می شود.
 
به بیان رئیس اندیشکده یقین، مرکز بررسی های دکترینال، مادر همه مفاسد و یا در اصطلاح ام الفساد دیگر نسبت برازنده ایالات متحده و مورد استفاده امام راحل(ره) است؛ نباید فراموش کرد که آمریکا مقابل ایران اسلامی از همان ابتدا با همین شرایط امروز صفارایی کرده و خواهد کرد.
 
۰ نظر ۱۲ مهر ۹۲ ، ۰۹:۵۷
هادی شبیری

 چند سالی است که رسانه‌های جبهه‌ی فرهنگی انقلاب هر چه می‌خواهند از باب توجه به مناسبت‌های داخلی به جای رویدادهای خارجی به پدیده‌ی اسکار نپردازند، نمی‌شود که نمی‌شود؛ از بس که ماجراهای بامزه پیرامون این جشن چند ساعته شکل می‌گیرد و از بس که نام ایران این سال‌ها در اسکار مهم شده است!

 
 
به گزارش رجانیوز، این ماجراهای بامزه از دو سال پیش و اسکار گرفتن «اصغر فرهادی» آغاز شد؛ درست وقتی که قلم‌های ذوق‌زده‌ با لحنی سوزناک می‌نوشتند که هنگام تألیف مقاله‌ای در توصیف اسکار گرفتن «فرهادی»، این معجزه‌ی معاصر، این مطلع دوران جدیدی که در راه است، این حق مسلم ما، این نقطه عطف زندگی هر ایرانی و خلاصه مسائلی از این دست، کاغذ از اشک شوق خیس و مچاله شده بود. جالب تر وقتی بود که این مقاله‌های از آب گذشته منتشر می‌شد و متعاقباً عده‌ای از سینه‌چاکان آن قلم دست به کامنت‌ برده و ناله‌ها می‌زدند و گریبان‌ها می‌دریدند که: «وای! نمی‌دونید وقتی این خبر رو شنیدم چطور جیغ کشیدم و غش کردم و به کما رفتم!» یا اینکه «تا چند ساعت بعد از اسکار گرفتن اصغر، تو خونه‌مون خانواده همه دور همی گریه می‌کردند!»، و نیز «خدایا شکرت که در عصری زندگی می‌کنیم که اصغر فرهادی در ان فیلم می‌سازد» و قس علی‌هذا...
 
همین ذوق‌زدگی باعث شد تا از دیگر سو، عده‌ای هم در رسانه‌های جبهه‌ی فرهنگی انقلاب دست به قلم شده و از این سطح ذوق‌زدگی انتقاد کنند که ای جماعت! کمیته‌ی اسکار جایزه را به فیلمی داده است که می‌گوید ایران جای خوبی برای زندگی و بزرگ کردن فرزندان‌تان نیست. آیا این جایزه ذوق‌زدگی دارد؟ آیا اینکه اسپیلبرگ به «پیمان معادی» یک رخ نشان داده یا «ووددی آلن» بعد از دیدن این فیلم گفته «اُه مای گاد»، ارزش این همه خوشحالی را دارد؟
 
اما مگر این عده اصلاً حق داشتند که در میان شوق همگانی مردم ایران به این نتیجه‌ی غرورآفرین اعتراض کنند؟ آن هم در شرایطی که که روشنفکران به محض اعلام نتیجه، با بازدید خیابانی گسترده میزان این شوق مردمی را خیلی دقیق احصا کرده بودند! اصلاً به چه حقی آنها از اسکار گرفتن «فرهادی» خوشحال نبودند؟ مگر دست خودشان بود که خوشحال نباشند؟ آن هم وقتی روشنفکران –بخوانید قاطبه‌ی مردم ایران- داشتند از خوشحال ذوق‌مرگ می‌شدند؟
 
 
 
۰ نظر ۱۲ مهر ۹۲ ، ۰۹:۳۳
هادی شبیری