مسجد صاحب الزمان(عج) شبانکاره

گزارش فعالیتهای هیئت انصارالمهدی(عج)،پایگاه بسیج صاحب الزمان(عج) و کانون انصار شبانکاره

مسجد صاحب الزمان(عج) شبانکاره

گزارش فعالیتهای هیئت انصارالمهدی(عج)،پایگاه بسیج صاحب الزمان(عج) و کانون انصار شبانکاره

پیام های کوتاه
  • ۸ فروردين ۹۲ , ۱۲:۴۲
    الهی

مدیر مسئول کیهان در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان "یادتان باشدکه بدهکارید!" نوشت:
 
زمستان سال 1361 به دعوت اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا و برای شرکت در همایش سالانه این اتحادیه به هامبورگ آلمان رفته بودم. دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در فرانسه که موفق به اخذ ویزا برای حضور در همایش هامبورگ نشده بودند، تصمیم گرفتند نشست مشابهی در پاریس داشته باشند و نگارنده سفری دو روزه به پاریس داشتم. موضوع چند جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ‌های پس از آن، آینده انقلاب اسلامی، انگیزه آمریکا و متحدانش از راه‌اندازی جنگ تحمیلی، عقبه گروهک‌های تروریستی و مسائل دیگری از این دست بود. بعد از اولین جلسه آقای پروفسور «رشید بن عیسی» - الجزایری‌الاصل- که در جلسه حاضر بود نگارنده را برای صرف شام به منزل خود دعوت کرد که به اتفاق چند تن از برادران دانشجو از جمله دکتر سلیمانی، دکتر میلی ‌منفرد، دکتر معتمدی و دکتر ثنایی - که همگی در آن هنگام دانشجو بودند - به منزل ایشان رفتیم. یکی از دوستان الجزایری پروفسور رشید بن‌ عیسی یک نسخه ویدئویی که از برنامه تفسیر سیاسی یکشنبه شب‌های تلویزیون فرانسه ضبط کرده بود را به نگارنده هدیه داد. این فیلم را در بازگشت به دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحویل داده بودم و باید در آرشیو سپاه باشد که در این صورت تحویل آن به صدا و سیما برای پخش ضروری به نظر می‌رسد.

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۲ ، ۱۰:۴۸
هادی شبیری

به گزارش سرویس بین الملل صابرنیوز: طی روز گذشته سلفی های تندرو با حمله به خانه شیعیان در روستای غیزا در نزدیکی قاهره پایتخت مصر و در حالیکه شعارهای "الله اکبر" و "شیعیان کافرند" سر می دادند، 4 مرد شیعه مذهب را به شهادت رساندند. در این حمله تعدادی از خانه های شیعیان این روستا نیز در آتش قهر سلفی های تندرو خاکستر شد.



به گزارش روزنامه الاهرام مصر، این چهار نفر پس از برداشتن جراحت های ناشی از حمله سلفی ها به بیمارستان منتقل شدند اما تدابیر پزشکی کمکی به ایشان نکرد و بنابر اعلام وزیر بهداشت مصر، هر چهار نفر در بیمارستان جان خود را از دست دادند. پس از این اتفاق موجی از محکومیت برعلیه گروههای سلفی تندرو به راه افتاد.

همچنین روز دوشنبه، دفتر محمد مرسی رئیس جمهور مصر نیز با صدور بیانیه ای کشتار شیعیان را محکوم کرد. رئیس جمهور مصر در این بیانیه عنوان کرد که ملایمتی در برابر اشخاصی که امنیت این کشور را به مخاطره می اندازند، نخواهد داشت. قبل از این بیانیه نیز حشام قندیل در بیانیه ای مشابه اتفاقات روی داده را محکوم کرده بود(1).

اما الازهر نیز در مورد این واقعه سکوت نکرد و با صدور بیانیه ای به محکومیت آن پرداخت. به گزارش سایت مصرمستقل (2)، مرکز فتوای الازهر با محکوم کردن خشونت ها، تداوم خشونتها را تهدیدی بر یکپارچگی مصر عنوان کرد. برپایه این گزارش مفتی اعظم شوقی علام، اعلام کرد که اسلام ریختن خون مسلمین و مثله کردن اجساد آنها را حرام کرده است.

حزب سلفی نور نیز با وجود داشتن تفکرات سلفی، به محکومیت این اتفاق پرداخت. حزب نور با محکوم کردن خشونتهای اتفاق افتاده، نسبت به هرگونه توهین و جسارت به عقاید اهل سنت هشدار داد(3).

در انتها اضافه می گردد که شیعیان چیزی در حدود یک درصد از جمعیت مصر را تشکیل می دهند که در کنار مسیحیان که 10 درصد از جمعیت مصر را تشکیل می دهند، از اقلیتهای مذهبی این کشور محسوب می شوند، که با تحریک گروههای سلفی در این کشور مورد اذیت، هتاکی و حملات خونبار قرار می گیرند.
 
 

(1) http://www.washingtonpost.com/world/middle_east/egypts-premier-denounces-sectarian-killing-of-4-shiites-by-a-sunni-mob/2013/06/24/eecb0526-dcb8-11e2-a484-7b7f79cd66a1_story.html

(2) http://www.egyptindependent.com/news/azhar-us-join-condemnation-over-shia-murders

(3) http://english.ahram.org.eg/NewsContent/1/64/74821/Egypt/Politics-/Egypts-Islamists-under-fire-over-Shia-mob-killings.aspx
۱ نظر ۰۵ تیر ۹۲ ، ۱۰:۴۷
هادی شبیری

حسین شریعتمداری در مقاله ای با عنوان «از پلاک شروع‌کن ! »برای ستون یادداشت روز روزنامه کیهان(شنبه)که تا ساعاتی دیگر منتشر می شود این طور نوشت:

می‌گویند؛ شخصی مشغول شستن ماشین خود بود ولی برخلاف معمول، شستشوی ماشین را از پلاک آن شروع کرده بود. پرسیدند این چه کاری است؟ خب! مثل بقیه مردم و به روال عادی از بدنه آغاز کن، پلاک و شماره ماشین هم به‌موقع خود شسته می‌شود. طرف در پاسخ گفت؛ دفعه قبل ماشینم را به همین روال که شما می‌فرمایید شستم ولی، وقتی به شماره آن رسیدم، متوجه شدم که ماشین خودم نبوده!


۷ نظر ۰۱ تیر ۹۲ ، ۰۸:۲۲
هادی شبیری

وبلاگ خاطرات و نظرات یک ایرانی ساکن لبنان نوشت: بعد از پیروزی ارتش سوریه در باز پس‌گیری شهر استراتژیک القصیر و استمداد از حزب الله لبنان در نقشه هجوم و عملیات و پاکسازی، نیروهای تکفیری بسیار از دست حزب الله و شیعه عصبانی شدند؛ با صدور فتواهای مختلف خون شیعه را حلال اعلام کرده و گفتند حتی در خارج از سوریه باید شیعیانی را که حامی حزب الله هستند کشت.

برای جبران آبروی از دست رفته و کسب روحیه، برنامه حمله به روستاهای شیعه نشین را آماده و اجرا کردند؛ در منطقه دیرالزور که از همان اول در دست تروریست‌ها بود به روستای حطله حمله کردند.
سید حسن نصرالله
اخبار حمله به روستا را با کمال وقاحت و وحشیگری و افتخار منتشر و به قتل 60 شیعه اعتراف کردند؛ خصوصاً قتل سیدی که با فرزندانش سر بریده شد؛ خبر کشتار از منابع تروریست‌ها بود و به سرعت در دنیا منتشر شد؛ وقتی این خبر به سید حسن نصرالله رسید آن شب تا صبح گریست؛ اما چند روزی است اطلاعات موثقی توسط حزب الله منتشر شده که داستان کشتار را زیر سوال می‌برد.

این روستا در اصل سنی نشین است اما بسیاری از آنها مدت‌هاست که شیعه شده‌اند؛ با هجوم تروریست‌ها، مردم سنی روستا که از وحشیگری زامبی‌های خارجی خبر داشتند از شیعیان دفاع کردند و نگذاشتند تروریست‌ها وارد منازل شوند.

درگیری اندکی رخ داد و تعداد واقعی کشته‌ها را 6 نفر اعلام کرده‌اند؛ درحالیکه منابع حزب الله تعداد آن‌ را کمتر هم می‌دانند؛ کل داستان، عملیات شیعه کشی‌ای بوده که می‌خواستند اجرا کنند و موفق نشدند اما نتیجه‌ای را که انتظار داشتند منتشر کردند!

سید حسن عزیز چقدر خون دل می‌خورد این روزها؛ دعا کنیم برای دل مهربانش؛ به راستی که مردان حق، همگی شیران روز و زاهدان شب‌اند و با دشمنان سرسخت و مقتدر و با دوستان مهربان‌اند.

۱ نظر ۰۱ تیر ۹۲ ، ۰۸:۱۴
هادی شبیری
حیف بود "آقا سعید" رئیس جمهور شود!

محمد مهدی شیخ صراف

ریاست جمهوری 92 هم گذشت تا باز هم فصل جدید سیاسی ایران با غافلگیری نسبی رقم بخورد. 2 کاندیدا در میانه راه عرصه را به دیگران سپردند و با انتخاب رئیس جمهور، اکنون 5 کاندیدای دیگر  به دنبال سرنوشت آینده خود خواهند رفت؛ اما این سرنوشت برای جوان ترین نامزد انتخابات این دوره قدری با دیگران متفاوت است.

از سعید جلیلی سخن می گوییم. از مردی که تمام مدت انتخابات و از همه تریبونها درباره "آزاد شدن ظرفیت ها" گفت، تا آنجا که لفظ "ظرفیت" به کلام بقیه کاندیداها نیز راه یافت و البته برخی تعابیر طنز هم نیز از آن استخراج کردند. اما به واقع خود "آقا سعید" عالی ترین ظرفیتی بود که بلاخره از میزهای بررسی و مذاکره، اتاقهای فکر، جلسات تصمیم گیرهای کلان و کلاسهای درس دانشگاهی اش برای امت حزب الله و به ویژه بچه حزب اللهی های جامعه که تشنه شنیدن حرفهای او بودند، آزاد شد.


سعید جلیلی

اکنون، پس از 24 خرداد 92 دیگر کسی از شخصیتی به اسم سعید جلیلی تنها مذاکرات هسته ای را به یاد نمی آورد؛ بلکه او را با اندیشه های آرمانی و تلاش برای ارائه الگوی عملیاتی از گفتمان اصیل اسلام انقلابی می شناسند. اکنون این تصویر ذهنی عمومی از یقه دیپلمات، کلام با تأنی، لبخندهای نرم و راه رفتن در کنار کاترین اشتون گذر کرده و به مردی با موهای جوگندمی رسیده که با چفیه ای برگردن و پیراهن خوش دوخت دو جیب که روی شلوار  قرار گرفته به ابراز احساسات جمعیت مشتاق پاسخ می دهد و برای آنها آرمانهایشان را فریاد می زند. حالا دیگر همه می دانند که دیپلمات باوقار عرصه های حساس،  یک بچه بسیجی خاکی است که (هرچند همیشه خودش از اشاره به آن پرهیز می کند اما) هر گام راه رفتنش با پای مصنوعی، افتخار سالهای جنگ و دفاع را زنده می کند.

واقعا اگر چنین کسی در این انتخابات رئیس جمهور می شد، به واسطه سنگینی مسئولیت و کار فراوان، آنقدر دست نیافتنی می ماند که شخصیتش پیش از آنکه به درستی شناخته شود، در پس فضای غبار آلود سیاسی و اقتصادی محو می شد. مطئنا او آنچنان آماج توهین های ناجوانمردانه و حمله های تبلیغاتی رسانه های دشمن قرار می گرفت که شاید هیچ وقت فرصت شناخت صحیح از او دست نمی داد. حتی ممکن بود در کشاکش مسئولیت دچار تغییراتی شود که لایه های شخصیتی او را در پس حوادث مخفی کند. درست مثل سرنوشتی که رئیس جمهوری مردمی چون محمود احمدی نژاد به آن دچار شد.

این روزها "آقا سعید" بچه بسیجی ها هرچند مرام قبلی حفظ کرده اما در جریان انتخابات به تجربه های گسترده ای دست یافت که می تواند بیش از پیش از آن استفاده کند. مطمئنا او بیش از پیش به میان جوانان فعال عرصه‎های فرهنگی و اجتماعی می آید و مهمترین سرمایه او کادرسازی و گسترش ارتباط با بدنه فعال اجتماعی خواهد بود که در کمترین حالت حائز 4 میلیون رای ارزشمند است. بر خلاف دکتر معین سال 84 که با چهار میلیون رای، تاریخ مصرف سیاسی و اجتماعی اش برای جریان اصلاحات تمام شد و به عرصه دانشگاهی بازگشت، دکتر جلیلی راه روشن و پرامیدی را پیش رو دارد. راهی که هرچند طولانی است اما آغاز تحقق شعار اصلی او یعنی آزاد سازی ظرفیت هاست. از همین روست که می گوییم حیف بود "آقا سعید" رئیس جمهور شود.
۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۲ ، ۰۷:۴۶
هادی شبیری

سنگ هایی که مقابل پای دکتر انداخته شد

«ممد خمپاره» ‌نامی است که خود می گوید یادگار روزهایی است که در ستاد جنگ‌های نامنظم مسئول ادوات نظامی بوده است بر او گذارده شده است:
ماجرا از جایی آغاز شد که در یکی از عملیات‌ها، تعدادی از نیروهای ارتش با ما همراه شدند و در همان جا با یک گروه خمپاره‌ انداز ارتش آشنا شدم که پذیرفتند در قبال برخی خدمات نظیر حمل و نقل مهماتشان، نحوه شلیک با خمپاره را به من آموزش بدهند. با همین معامله پایاپای رفته رفته در چگونگی استفاده از ادوات نظامی همانند خمپاره‌ انداز و ... مهارت‌هایی کسب کردم. به طور کلی در آن روزها اکثر نیروها بر حسب یک اتفاق یا براساس نیاز زمان، مسئولیتی را بر عهده می‌گرفتند.

شهید چمران *

۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۲ ، ۰۷:۳۷
هادی شبیری

پخش فیلمی علیه«جنبش 99 %» در «رسانه‌ی جمهوری اسلامی»/ مکانیزم انتخاب فیلم‌های غربی در صداوسیما چیست؟


رجا نیوز: از اواخر سال 84 که پای تله‌فیلم‌ها به طور جدی به تلویزیون ایران باز شد، یکی از سیاست‌های اصلی مدیران از اهمیت ویژه‌شان به این گونه‌ی جدید- البته در ایران- این بود که آنتن رسانه‌ی رسمی جمهوری اسلامی را هرچه بیشتر از تولیدات غربی خالی کنند و تا می‌توانند از اثرات مخرب نمایش محصولات غربی برای مخاطبان گسترده رسانه‌ی ملی بکاهند
اما با این وجود از همان ابتدا هم، در روزها و بازه‌های زمانی ویژه که نیاز به جذب مخاطب بیشتری بود مدیران سازمان صداوسیما ناچار بودند به سراغ تولیدات روز غربی- هالیوودی- بروند. این از همان سال 84 تبدیل شد به یک قرارداد نانوشته بین مخاطبان و مدیران سازمان؛ اینکه در طول سال آنتن همه‌ی شبکه‌های سیما پر باشد از تله‌فیلم‌های غالبا کم‌مخاطب، اما شب‌های اعیاد مختلف و تعطیلات عید نوروز و این اواخر شب‌های چهارشنبه‌سوری که نیاز بود مردم کمتر به خیابان‌ها بروند با موجی از فیلم‌های روز هالیوودی مواجه شویم که تمام شبکه‌های سیما را به قبضه خود درآورند.

 
۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۲ ، ۰۷:۲۲
هادی شبیری

طنز- م.ر. سیخونکچی: خوبید؟ خانواده چطورن؟ کوچولو بهتر شد؟ کلاً اوضاع چطوره؟! خدا رو شکر! حالا که به سلامتی همه چی خوبه و تیم ملی هم رفته جام جهانی بد نیست بنشینید و یک کم طنز بخوانید!

خب حالا وسط این همه سوژه ریز و درشت از کجا شروع کنیم؟ بد نیست از همین تقلب بزرگی که امسال انجام نشد آغاز کنیم. راستی چرا نظامی که به راحتی چندین میلیون رای را 4 سال پیش جابجا کرد امسال نتوانست از عهده جابجا کردن چند صد هزار رای ناقابل بر بیاید؟ حتما شما هم متوجه شده‌اید که برخی افراد و رسانه‌ها(بلکه‌م استوانه‌ها!) چطور خود را زده‌اند به آن راه و با خیال راحت دم از پیروزی چند دهم درصدی می‌زنند و از سلامت انتخابات می‌گویند و اصلا هم به روی خودشان نمی‌آورند که 4 سال قبل چطور دم از تقلب یازده میلیونی توسط همین دولت و همین شورای نگهبان می‌زدند!

در باره آن تقلب چند میلیونی و این سلامت چند دهم درصدی دلایل زیر را می‌توان برشمرد، البته با عرض احترام به همه عزیزان جنبش سبزکی!

 

1

اصولاً نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی انقدر به تقلب‌های بزرگ عادت دارد که دستش به این تقلب‌های هفت هشت دهم درصدی نمی‌رود! اصلا افت دارد برای نظامی که مثل آب خوردن 11 میلیون رای را جابجا می‌کند حالا بیاید دویست سیصد هزار رای را عوض کند. به همین خاطر در این انتخابات تقلب نشد!

 

2

در این انتخابات تقلب شد اما به نتیجه نرسید! یعنی نظام باز هم خودش را برای تقلب 11 میلیونی آماده کرده بود و این کار را هم انجام داد اما چون رأی های روحانی یازده میلیون و سیصد هزار تا بیشتر از 50 درصد بود، نهایتا باز هم سیصد هزار تا رای موند که موجب شد روحانی در همان دور اول رای بدهد. بنابر اخبار واصله به همین دلیل هم نهادهای امنیتی نظام مامور شدند برای انتخابات بعدی مهیای تقلب یازده میلیون و سیصد هزارتایی شوند تا مثل ایندفعه رکب نخورند!

 

3

در این انتخابات تقلب نشد چون اتفاقاتی افتاده بود که نظام احساس کرد اگر بیشتر از این تقلب شود، دیگر اوضاع خیلی خراب می‌شود. چه اتفاقی؟ (ابتدا یه صلوات شادی روح روشنفکرترین زن ایرانی بفرستید تا بعد!) اگر در انتخابات قبل رای ندادن مردم لرستان به دامادشان آبروی نظام را برد و متقلبان را رسوا کرد، در این انتخابات مردم خراسان به دو پسرشان رای ندادند و واقعا چه تقلبی از این بالاتر! این تقلب نه تنها بار دیگر نظریه «داماد لرستان-عروس آذربایجان» را اثبات کرد (یکبار دیگر یه صلوات شادی روح روشنفکرترین زن ایرانی بفرستید!) بلکه چون ایندفعه دو پسر از یک شهر رای نیاوردند، نه تنها در این انتخابات که حتی در انتخابات بعدی هم از همین الان تقلب شده رفته پی کارش!

به همین دلیل نظام که دید پنبه این انتخابات که هیچ، پنبه انتخابات بعدی هم زده شده دیگر بی‌خیال تقلب چند دهم درصدی شد و گذاشت روحانی رای بیاورد. بعله!

در همین رابطه جمعی از بانوان روشنفکر ایران با انشتار بیانیه‌ای از سرکار خانم محتشمی پور –همسر مصطفی تاجزاده- خواستند که با توجه به عدم در دسترس بودن زهرا رهنورد و علاقه‌مندی شخصی ایشان به حضور در رسانه‌ها، وی مسئولیت بنیاد نظریه «داماد لرستان-عروس آذربایجان» را بعهده گرفته و مراحل تکمیل این نظریه را دنبال کنند، مخصوصا که این نظریه دوران جدیدی به نام «پسران خراسان» هم وارد شده است!

 

4

اصلا این شد دلیل؟ کی گفته چون انتخابات سالم بوده پس توش تقلب نشده؟! اصلا مگه سالم بودن متضاد تقلب شدنه؟! مگه نمیشه هم انتخابات سالم باشه و کسی که رای آورده واقعا رای آورده باشه اما تو انتخابات تقلب هم شده باشه؟!

چطور چهار سال پیش ممکن بود که تو انتخابات هم مردم بخاطر پول و سیب زمینی و سهام عدالت و... گول بخورن و برن به احمدی‌نژاد رای بدن و هم اصلا نرفته باشن به احمدی‌نژاد رای بدن و نظام با تقلب رای‌های اون رو بیشتر اعلام کرده باشه! اما تو این انتخابات نمیشه هم تقلب شده باشه هم انتخابات سالم باشه؟!

بنابراین اصلا گول نخورید و در عین حال که از رای آوردن نامزد مورد نظر خوشحال هستید، در متقلب بودن سیستم انتخاباتی در ایران هم ذره‌ای شک نکنید. همینه که هست! خیلی هم گیر بدید اصلا میگم کی گفته یازده میلیون بیشتر از سیصد هزار رأیه ها! گفته باشم!
۰ نظر ۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۲۴
هادی شبیری

گفت در اتوبوس داشتم می‌رفتم یک مرتبه دیدم خورشید دارد غروب می‌کند یادم آمد نماز نخواندم، به بابایم گفتم نماز نخواندم، گفت خوب باید بخوانی، حالا که اینجا توی جاده است و بیابان، گفت برویم به راننده بگوییم نگه‌دار، گفت راننده بخاطر یک بچه دختر نگه نمی‌دارد، گفت التماسش می‌کنیم، گفت نگه نمی‌دارد، گفت تو به او بگو، گفت گفتم نگه نمی‌دارد، بنشین. حالا بعداً قضا می‌کنی.

۰ نظر ۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۳۵
هادی شبیری

ه گزارش 598 به نقل از مهر ، متن نامه به شرح است:

قرائتی
بسم الله الرحمن الرحیم

ناله

آیا می دانید...

خدمت سروران گرامی

سلام علیکم


طبق معمول هر سال همین که به ماه رمضان نزدیک می شویم دقایقی از وقت شما را راجع به مهمترین مسئله می گیرم و از اینکه کار قرآن به جایی رسیده که باید مثل من این حرفها را بزند (که از دهانم بزرگتر است) شرمنده ام.

۰ نظر ۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۰۸
هادی شبیری