رسانه بی در و پیکر ملی
پنجشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۲۲ ق.ظ
پخش فیلمی علیه«جنبش 99 %» در «رسانهی جمهوری اسلامی»/ مکانیزم انتخاب فیلمهای غربی در صداوسیما چیست؟
اما با این وجود از همان ابتدا هم، در
روزها و بازههای زمانی ویژه که نیاز به جذب مخاطب بیشتری بود مدیران
سازمان صداوسیما ناچار بودند به سراغ تولیدات روز غربی- هالیوودی- بروند.
این از همان سال 84 تبدیل شد به یک قرارداد نانوشته بین مخاطبان و مدیران
سازمان؛ اینکه در طول سال آنتن همهی شبکههای سیما پر باشد از
تلهفیلمهای غالبا کممخاطب، اما شبهای اعیاد مختلف و تعطیلات عید نوروز و
این اواخر شبهای چهارشنبهسوری که نیاز بود مردم کمتر به خیابانها بروند
با موجی از فیلمهای روز هالیوودی مواجه شویم که تمام شبکههای سیما را به
قبضه خود درآورند.

تا این جای کار شاید خیلی هم به سیاست
مدیران ایرادی وارد نباشد. بالاخره همه میدانند که جذابیت فیلمهای روز
دنیا با تلهفیلمهای تولیدی رسانهی ملی قابل قیاس نیست و طبعا نمیشود
آنتن گستردهی تلویزیون همواره از آثار غیرایرانی خالی باشد. اما مسئلهی
اصلی در این بین گزینش این فیلمهای غیرایرانیست.
چیزی که واضح است این است که گرچه
پرمخاطبترین و پرسروصداترین فیلمهای دنیا تولید کمپانیهای هالیوودی
هستند اما قطعا سینمای روز دنیا تنها به هالیوود خلاصه نمیشود. هر ساله
هزاران فیلم در کشورهای مختلف دنیا از کشورهای شرق آسیا گرفته تا کشورهای
اروپایی و کشورهای همسایه ایران و حتی فیلمهای مستقل آمریکایی تولید
میشوند که هم از جذابیت بالایی برخوردارند و هم قابلیت پخش از رسانهی ملی
با کمترین اصلاحات را دارند، اما با این همه مشخص نیست چرا در سازمان عریض
و طویل صداوسیما هیچ سیاستی برای انتخاب و گزینش این آثار از میان هزاران
فیلم موجود وجود ندارد و فیلمهای نمایش داده شده در رسانهی ملی خلاصه
میشوند در چند فیلم معروف و پرفروش سینماهای آمریکا که کنار خیابانهای
شهر هم به راحتی قابل تهیهاند، فیلمهایی که در بسیاری موراد هم نیاز به
اصلاحات فراوانی دارند و هم حتی در صورت اصلاح اخلاقی فیلم، درونمایههایی
کاملا متضاد با سیاستهای دیگر رسانهی رسمی جمهوری اسلامی دارند.
در ادامه همین روند شب گذشته رسانهی
ملی بیهیچ زمینه و دلیل منطقی دست به پخش پشت سر هم چند فیلم روز هالیوودی
زد که پخش یکی از آنها مصداق بارز بیسلیقهگی و عدم نظارت درست بر
محتوای آثاریست که با تبلیغات فراوان به خورد مخاطب تلویزیون ایران داده
میشود.
فیلم «شوالیه تاریکی برمیخیزد» آخرین
فیلم از سری فیلم «بتمن» که شب گذشته با ترجمهی غلط «مبارز سیاهپوش
برمیخیزد» به روی آنتن رفت گرچه جزو چند فیلم پرفروش سال گذشتهی سینمای
دنیا بوده و از لحاظ «فرم و تکنیک» هم بسیار قابل بحث است اما با این وجود
اساسا قابل پخش از «تریبون رسمی جمهوری اسلامی» نیست به دلیل محتوایشمسئلهی اصلی این است که صداوسیمای
جمهوری اسلامی در چند سال گذشته و با پدید آمدن جنبش ضدسرمایهداری و
اعتراضات والاستریت در آمریکا همواره بهطور گسترده به انعکاس اخبار آن
پرداخته و نگاهی حمایتی و همسو با این اعتراضات داشته و همواره به نقد
سیستم سرمایهداری حاکم بر ایالات متحده مشغول بوده، اما با این وجود حالا
دست به پخش فیلمی میزند که حتی به اعتراف اندیشمندان و صاحبنظران
غیرایرانی نیز جزو «گلدرشتترین» آثار روز دنیا در تبیلغ سرمایهداران و
بورسبازان آمریکایی و کاملا بر علیه جنبشهای ضدسرمایهداریست.
اسلاوی ژیژک، که روشنفکران وطنی این
روزها مطالب او را با تقدس و احترام فراوانی بازخوانی می کنند، در مطلبی که
دربارهی این فیلم نوشت و اتفاقا در رسانههای داخلی نیز بازتاب زیادی
داشت نوشته است که: «اکنون به لحظهی تعیینکنندهی فیلم میرسیم: سلطهی
«بین» با یورش سیاسی-ایدئولوژیک گستردهای همراه است. او سرپوشی که بر
[ماجرای] مرگ دنت نهاده شده را در معرض عموم برملا میکند و زندانیانی را
که به موجب قانون دنت دستگیر شده بودند آزاد میسازد. در حالی که ثروتمندان
و صاحبان قدرت را محکوم میکند، وعده میدهد که قدرت مردم را اعاده کند و
خطاب به شهروندان میگوید: «شهرتان را پس بگیرید.» تصویری که «بین» از خود
آشکار میسازد همانطور که منتقدی به نام تایلر اونیل میگوید «یک اشغال
کنندهی غایی والاستریت است که 99 درصد مردم را فرامیخواند تا به هم
بپیوندند و بر الیتهای اجتماعی غلبه کنند.» آنچه در پی میآید ایدهی فیلم
دربارهی قدرت مردم است که در محاکمه و اعدام ثروتمندان و خیابانهایی که
تسلیم جنایت و تبهکاری گشتهاند خلاصه میشود. ......یک مشخصهی دیکنزی
دیگر در فیلم دادخواهی سیاستزداییشده دربارهی شکاف بین فقیر و غنی است.
در اوایل فیلم در حالی که «سلینا» و «وین» در یک جشن سطح بالا و اختصاصی
میرقصند، سلینا در گوش وین چنین نجوا میکند: «طوفانی در راه است آقای
وین. شما و دوستانتان بهتر است دریچهها را ببندید چراکه وقتی طوفان برسد
همگی شگفتزده خواهید شد که چطور گمان میکردید میتوانید چنین پرهزینه
زندگی کنید و چنین اندک برای بقیهی ما باقی بگذارید.»...اگرچه تماشاگران
میدانند وین یک فوق ثروتمند است، آنها اغلب فراموش میکنند که این ثروت از
کجا آمده است: کارخانههای اسلحهسازی به علاوهی سوداگری بازار بورس، به
همین دلیل است که بازیهایی که «بین» در زمینهی مبادلهی سهام
به راه میاندازد میتواند امپراطوری او را نابود کند. یک معاملهگر اسلحه و
بورسباز: این رازی است که پشت نقاب بتمن پنهان شده.» (Slavoj Zizek: The
politics of Batman)
در اینجا اساسا بحث بر سر این موضوع
نیست که چرا صداوسیما دست به نمایش پرتعداد فیلمهای هالیوودی آنهم در
برخی روزهای خاص میزند، این موضوع خودش نیاز به فرصت دیگری برای طرح دارد،
اما باید به این مسئله توجه کرد که اگر هم بنا بر نمایش آثار غربیست
حداقل کار لازم گزینش مناسبترین اثر از میان هزاران فیلم تولیدشده در
آمریکا و باقی کشورهای جهان است. امری که قاعدتا چیز سختی هم به نظر
نمیاید و در سازمانی در قدوقوارهی صداوسیما کاملا انجام شدنیست. فقط
کافیست مدیران کمی کارشان را جدی بگیرند.
۹۲/۰۳/۳۰