خداحافظی با برنامه خوب «زنده باد زندگی»
گروه فرهنگی: بیشک برنامه «زنده باد زندگی» را میتوان یکی از معدود برنامههای موفق و تحسینبرانگیز صدا و سیما در چند وقت اخیر نامید. برنامهای که از تیرماه سال قبل آغاز شد و نهایتا در میانههای تیرماه جاری پخشش متوقف شد.
به گزارش رجانیوز، کلیشههای تکراری و سخیفی که در قالب جنگهای شبانه و گفتگو محور به خورد مخاطب داده میشدند باعث شد تا وقتی «زنده باد زندگی» با سبکی نو و میهمانانی متفاوت روی آنت رفت، به شدت مورد استقبال قرار گرفته و جای خود را در میان خانوادهها باز کند.
عدم حضور هنرپیشهها و ورزشکاران، دعوت از چهرههای معروف فرهنگی ولی کمتر دیده شده در تلویزیون، پرداختن به موضوعاتی مهم،کاربردی و مبتلا به خانوادهها از جمله دلایلی بود که این برنامه را سر زبانها انداخت. حال که با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، پخش این برنامه خانواده محور از کنداکتور سیما خارج شده است لازم است تا ضمن تقدیر از سازندگان آن دو نکته را مورد دقت قرار داد.
اول آنکه ساخت «زنده باد زندگی» ثابت کرد که میتوان برنامهای سالم و در عین حال جذاب ساخت. میتوان قالبهای تکراری را کنار نهاد و طرحی نو در انداخت. میتوان همه جذابیت یک برنامه را روی کاکل بازیگر و فوتبالیست و تیپ و قیافههای عجیب و غریب آنها سوار نکرد.
از طرفی اجرای خوب محمدجعفر خسروی نشان داد که مجری خوب الزاماً مجری پررو، پرحرف و پرمدعایی نیست که بیادبانه وسط حرف میهمان برنامه بدود و اظهار فضل کند. برنامه زندهباد زندگی از دغدغههای واقعی عموم خانوادههای ایرانی صحبت کرد و از طرفی تلاش کرد تا مسائلی مانند مطالعه را درون سبد دغدغههای آنها قرار دهد. همه اینها عوامل این برنامه را شایسته یک خداقوت حسابی میکند.
اما چنین برنامه خوبی که از نظر محتوایی قصد سر و سامان دادن به مفهوم «خانواده مسلمان ایرانی» را داشت، عملا با یک پارادوکس روبرو بود! زمان پخش این برنامه چیزی بود که عملا تیشه برداشته بود و به ریشه همه کاشتههای آن میزد.
برای دیدن برنامهای که تلاش میکند خانوادهها را تعالی داده و سبک زندگی اسلامی را ترویج دهد، باید تا ساعت دو بامداد بیدار میماندیم و این عجیب بود. خانوادهای که تا دوی بامداد پای تلویزیون بنشیند آیا نماز صبح درست و درمانی خواهد خواند؟ آیا مادری که تا دو بعد از نیمه شب پای «زند باد زندگی» بوده است صبح حال و حوصله کافی خواهد داشت تا بچه مدرسهای خود را بیدار کند، صبحانه بدهد و با روی خوش روانه مدرسه سازد؟
البته اشاره به این نکات ریز در حاشیه پرداختن به چنین برنامهای موضوعیت پیدا میکند وگرنه غالب برنامههای شبانه صدا و سیما چون از ریشه ضد خانواده هستند، جایی برای این مباحث باقی نمیگذارند. اما برنامهای که در جهت کمال بخشیدن به زندگی خانوادگی است، باید به همین نکات ریز و البته اساسی در سبک زندگی اسلامی دقت کند. و قطعا در این سبک زندگی تازه دو ساعت قبل از اذان صبح به رخت خواب رفتن جایی ندارد.
باید توجه داشت که ترویج سبک زندگی اسلامی بیش از آنکه به آموزش تئوری نیاز داشته باشد، محتاج مهیا کردن شرایط اجرا و از میان برداشتن قواعد و موانع پیش روی آن است. بلایی که صدا و سیما با برنامههای خود بر سر خواب و بیداری مردم آورده است دردی است که با هیچ نسخه آموزشی درمان نخواهد شد. و موضوع وقتی خندهدار میشود که این نسخه در چارچوب همان بیماری به مردم داده شود! و این درد بزرگ رسانه ملی ماست. برنامه گفتگو محور میسازد تا فرهنگ غرب را نقد کند، اما در برنامه پرمخاطب کودکانه خود، در قالب تبلیغ یک مهدکودک آموزش زبان انگلیسی به کودکان خردسال را یک ارزش معرفی میکند! دربرنامهای آموزشی تجمل گرایی را میکوبد اما در سریالهایش تجمل پرستی را رواج میدهد. بگذریم!
به هر حال حتما این چیز غریبی نیست که از شبکهای که بعنوان شبکه کودک و خانواده شناخته میشود، توقع داشته باشیم در کنداکتور خود جای مناسبتری برای چنین برنامه خوب خانوادگی باز کند. اگر شبکه خانواده، برای یک برنامه با محوریت خانواده نتواند چنین امکانی قائل شود از کدام یک از شبکهها باید این توقع را داشت؟ اخبار و گفتگوی خبری را در سایر شبکهها هم میتوان یافت ولی چنین برنامهای را نه.
برنامه «زنده باد زندگی» در این روزهای صدا و سیما یک شگفتی بود و اگر در فرصت مناسبتری پخش میشد حتما مخاطبان بیشتری هم کسب میکرد.